ترجمه زیرنویس فارسی اش چندان جالب نیست. با این حال آن را در عکس های زیر آورده و سپس ترجمه بهتری را ارایه می کنیم.
💫 اصل آن این است:
,God, grant me the serenity to accept the things I cannot change
,Courage to change the things I can
.And wisdom to know the difference
و ترجمه اش می شود:
🔸پروردگارا! به من آرامشی عطا فرما تا بپذیرم آنچه را که نمی توانم تغییر دهم و شهامتی، تا تغییر دهم آنچه را که می توانم و بینشی تا تفاوت این دو را بدانم.🔸
🖇 پینوشتها:
۱- به نظر می رسد در اکثر جاها این دعا را به دکتر شریعتی و بعضاً به امام سجاد و جبران خلیل جبران نسبت داده اند ولی “دعای آرامش” دعایی است به قلم مذهب شناس و فیلسوف آلمانی/ آمریکایی به نام “کارل پائول راینهولد نیبور” (۱۹۷۱- ۱۸۹۲م) (به آلمانی: Karl Paul Reinhold Niebuhr). برای اینکه مطمئن بشوید به اینجا مراجعه کنید.
با این وجود، در رابطه با اینکه این جملات مطمئناً از کیست شک و تردید هایی وجود دارد. همسر نیبور طی نامه هایی صحبت از ۱۹۴۱ یا ۱۹۴۲ میکند، ضمنی که خود نیبور صحبت قبل جنگ جهانی دوم را میکند. کارشناسان احتمال میدهند که نیبور این جملات را با انشائی متفاوت از گذشته ای دور تر میشناخته. مأخذهای مورد بحث از این قرارند: «فریدریش کریستف اوتینگر» مذهب شناس آلمانی قرن هجدهم، «تئودور ویلهلم» نویسنده آلمانی قرن بیستم، ایگناتیوس لویولا و یا فرانسیس آسیزی.
۲- جهت آشنایی با نویسنده می توانید به لینک های زیر رجوع کنید:
۳- گویا دعای کامل به این صورت است:
God, give me grace to accept with serenity
,the things that cannot be changed
Courage to change the things
,which should be changed
and the Wisdom to distinguish
.the one from the other
,Living one day at a time
,Enjoying one moment at a time
,Accepting hardship as a pathway to peace
,Taking, as Jesus did
,This sinful world as it is
,Not as I would have it
,Trusting that You will make all things right
,If I surrender to Your will
,So that I may be reasonably happy in this life
.And supremely happy with You forever in the next
.Amen
۴- درباره ی فیلم It’s kind of a funny story:
🎞 داستان روز یکشنبه ساعت ۵ صبح در بروکلین شروع می شود و گریگ گیلنر پسرِ ۱۶ ساله دارد به سمت یک کیلینیک بیمارهای روانی دوچرخه سواری می کند. وی در اثر نیازهای دوران نوجوانی دچار استرس شدیدی شده و تصمیم گرفته قبل از اینکه خواهر و والدینش بیدار شوند خودش را از پلی به پایین بیندازد.
او پس از خود کشی ناموفق خود، به کلینیک سلامت روانی منتقل می شود. به دلیل این که بخش نوجوانان بسته شده است، ناچارا باید تا ۵ روز در بخش بزرگسالان بستری شود. او در آنجا با فردی به نام بابی (زک گالیفیاناکیس) آشنا می شود و در این چند روز تجربه هایی ارزشمند کسب می کند که او را تا آخر عمر یاری می کند …
🔦 اطلاعاتی در مورد فیلم:
ژانر : کمدی, درام, رمانتیک
امتیاز فیلم : ۷.۲ از ۱۰۹,۴۸۸ رای
محصول : ایالات متحده آمریکا
تاریخ انتشار :۰۸ Oct 2010
کارگردان : Anna Boden , Ryan Fleck
نویسنده : Anna Boden , Ryan Fleck , Ned Vizzini
ستارگان : Keir Gilchrist , Zach Galifianakis , Emma Roberts
🗞 نقد و بررسی فیلم را از اینجا مشاهده نمایید. (ممکن است با اینترنت ایران باز نشود.)
سلام.من امشب این دعا را در قسمت اول سریال dark دیدم.و چون قبلاً تو کتابهای شریعتی خونده بودمش، اومدم که توفجازی بذارمش و کلی ذوق هم کرده بودم ولی از اونجایی که همیشه قبل از این که پستی بذارم صحت و سقم ش رو بررسی میکنم، اومدم و کلی این ور و آن ور کردم تا به این پست اوریجینال شما رسیدم. جالب بود برام و البته نیاز به تحقیق بیشتر.حتما خواندی که این دعا به الیزابت کوبلر راس هم منتسب شده. به هر حال ممنونم و خوشحالم که اندک کسان دیگری هنوز هستند که دغدغه دارن و راحت هر چیزی رو نمیپذیرن.
ممنون
آره دقیقا منم اول سریال دارک دیدم اضافه کنید به مطالب
ویکی پدیا رو به عنوان منبع معتبر در نظر می گیرید؟
اعتبار هر مطلب ویکیپدیا بستگی به اعتبار منابعی دارد که در انتهای آن میآید.
آیا می دانید این عبارات از کیست؟!
این نیایش از کارل پل راینهولد نیبور (Karl Paul Reinhold Niebuhr ) عالم امور الهی یا الهیات دان، فیلسوف و دانشمند علوم سیاسی در آمریکا است. وی از یک خانواده آلمانی تبار در سال ۱۸۹۲ میلادی در خانه ای متعلق به کلیسا در آمریکا متولد شد و در سال ۱۹۷۲ میلادی وفات نمود.
راینهولد نیبور در ابتدا متأثر از جنبش فکری-اجتماعی پروتستان بود که این جنبش در تاریخ تحت نام “جنبش اجتماعی-انجیلی” به ثبت رسیده است. این جنبش فکری در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادی بر جسته شد که در مورد موضوعات اجتماعی، بخصوص فقر، اعتیاد به الکل، جنایت، منازعات قومی، محل های ناامن در شهرها، بهداشت، فقدان آموزش و پرورش و همچنین خطرِ جنگ به مبانی مسیحیت استناد می کرد.
نیبور سپس بینش شخصی خود را به دست آورد که آن را “واقع گرایی مسیحی” نامید. وی در این نگرش هدف واقعی رفتار انسانی را با مفهوم عمده “عدالت” مرتبط ساخت.
«پروردگارا، به من آرامشی عطا فرما، تا بپذیرم هر آنچیزی را که توان تغییرش را ندارم،
شهامتی، تا تغییر دهم هر آنچیزی را که توان تغییرش را دارم و
بینشی تا این دو را از هم تمیز دهم.»