خود شما اشخاص پولداری را می شناسید که در صرف پول اسراف می کنند، ولی برای خرید چند عدد پرتقال از یک دوره گرد بی بضاعت مدتی وقت صرف چانه زدن می کنند تا مبادا پرتقال ۵ ریالی را به آن ها ۷ ریال بفروشد. بدیهی است که برای شخص ثروتمند ۲ ریال مهم نیست. چیزی که هست این گونه افراد از تصور استثمار شدن، تحمیق شدن، و گول خوردن هراس دارند. می ترسند پرتقال فروش در دلش به آن ها بخندد. شما بسیاری از مردها را می شناسید که از برقراری رابطه ی نامشروع با زن شوهردار بیشتر لذت میبرند تا با زن بی شوهر. علتش این است که از تحمیق دیگری لذت می برند؛ از این که به مردی حقه زده اند خوشحال می شوند. حالت خودشان هم درست برعکس است. اگر کسی نگاه چپ به خواهر یا همسرشان بکند، فوق العاده ناراحت می شوند و خون برپا می کنند. این برای آن است که احساس تحمیق و استثمار شدن خیلی رنجشان می دهد.
منبع:
هورنای، کارن (۱۳۹۳)، تضادهای درونی ما، ترجمه محمد جعفر مصفا، تهران: بهجت. ص ۱۶۳.