امان از این کلمات – قسمت اول!

✍ دکترمحمدرضاسرگلزایی:

سال ها پیش زوج جوانی برای “زوج درمانی” به من مراجعه کرده بودند. طبق معمول چنین جلساتی، هر کدام لیستی از گلایه ها و نارضایتی ها را در ذهن شان داشتند که یکی یکی ذکر می کردند. یکی از این موارد برایم خیلی جالب بود.

خانم جوان گفت: “چون عقاید مذهبی برایم خیلی مهم بود، قبل از ازدواج به همسرم گفتم من دوست دارم همسرم مذهبی باشد و او گفت من مذهبی ام؛ ولی بعد از ازدواج متوجه شدم که او نماز نمی خواند!‍”.

می دانید مرد جوان چه جوابی داد؟ با خونسردی پاسخ داد: “نماز خواندن ربطی به مذهبی بودن ندارد! من مذهبی ام اما نماز نمی خوانم!”

نکته ی جالب چنین ماجرایی این است که ما آدم ها حتی بر سر بدیهی ترین کلمات هم توافق نداریم!

یک حکیم چینی سال ها پیش گفته است: “اگر روزی به امپراتوری برسم، دستور می دهم یک فرهنگ لغت جامع بنویسند زیرا بیشتر مشکلات مردم از سوءتفاهم بر سر کلمات ناشی می شود!”.

همین تعبیر را مولانا در حکایتی شیرین آورده است: چهار دوست با یکدیگر کار می کردند⚙️ و همراه هم درآمدشان را خرج می کردند. یکی از آن ها فارس، دیگری ترک، سومی عرب و چهارمی رومی بود.
یک روز درآمدی داشتند که می توانستند علاوه بر نان، خوراکی دیگری هم بخرند. اولی گفت من امروز هوس “انگور” کرده ام، بیایید این پول را صرف خرید انگور کنیم.
دومی گفت تو از کجا آمده ای که همه تسلیم هوس تو بشویم، بیایید “ازوم” بخریم. سومی اعتراض کرد و گفت نخیر، امروز را “عنب” بخریم، نوبت بعد، آنچه شما می خواهید می خریم و چهارمی هم هیچ کدام از پیشنهادات را نپذیرفت و تقاضای خرید “استافیل” داشت.
بالاخره این قضیه موجب مشاجره بین آن ها شد. حکیمی از کنار آن ها گذشت و علت مشاجره را پرسید و هنگامی که حکایت را دانست خندید و گفت دوستان بر سر چه می جنگید؟ انگور همان عنب است و همان ازوم است و همان استافیل! این چهار کلمه، اسم یک میوه هستند، همه ی شما یک چیز می خواهید ولی آن را به چهار گونه می نامید!
                           

بسیاری از گرفتاری های ما آدم ها بر سر کلمات است! تعاریف ما از کلمات با هم متفاوت هستند. گاهی یک کلمه را به کار می بریم در حالی که منظورهای متفاوتی داریم و گاهی کلمات متفاوتی را به کار می بریم در حالی که یک چیز را می خواهیم!

دختر و پسر جوانی قصد ازدواج دارند و در حال خرید عروسی و اجاره ی سالن و سفارش شام هستند. بزرگترها در مورد تک تک این مسائل نظر می دهند. اگر از بزرگترها بپرسیم اسم این کار چیست؟ می گویند: “راهنمایی”، “دلسوزی”☺️، “محبت” ولی اگر از عروس و داماد بپرسیم، این کار را “دخالت” می نامند.

امروزه زیاد می شنویم کسانی که برای اختلاف زناشویی مراجعه می کنند علت مشکلات خود را “دخالت” خانواده ها می دانند، در حالیکه آن چه به نظر عروس خانم دخالت است، به نظر آقا داماد دلسوزی پدرانه است و آنچه از نظر آقا داماد دخالت مادر زن است، از نظر عروس خانم حمایت مادرانه است!

ما کلمات را اختراع کرده ایم تا منظورمان را به یکدیگر انتقال دهیم، اما گاهی کلمات توان حمل معنا را ندارند؛ این جاست که باید در مورد آن ها توضیح بیشتری بدهیم.

مثلا به جای این که خانم به همسرش بگوید: “تو دیگر مرا دوست نداری!” می تواند بگوید: “اوایل ازدواجمان مرا مریم جان صدا می زدی️، چند وقتی است که دلم برای جان گفتنت تنگ شده، وقتی می گویی جان دلم غش می رود، دوست دارم آن طوری صدایم کنی☺️!”

حالا همسر مریم خانم دقیقأ می داند چه چیزی کم است که مریم احساس کمبود می کند؛ دیگر لازم نیست برای اثبات اینکه “تو اشتباه می کنی، من تو را خیلی دوست دارم❤️” به مباحثه بنشینند! و همسر مریم خانم هم به جای اینکه بگوید: “خانه باید نظم و ترتیب داشته باشد!” می تواند بگوید: “مریم جان! وقتی من ظرفشویی را پر از ظرف کثیف می بینم بدنم مورمور می شود، “چندشم” می شود، مثل وقتی که تو “سوسک” می بینی، دچار چنین حالتی می شوم!”

طبیعی است که مریم خانمی که آن قدر به شوهرش علاقه مند است که اینکه او با صفت “جان”☺️صدایش بزند، برایش آن قدر مهم است، راضی نیست چنین احساس بدی در شوهرش ایجاد شود؛ اما اگر قرار باشد بر سر “نظم و ترتیب” وارد بحث شوند، این بحث ساعت ها طول خواهد کشید!

پی نوشت ها:

۱-دکتر محمدرضا سرگلزایی، از روانپزشکان برجسته دوره هستند.ایشون به روانکاوی به شدت علاقه دارند و عقیده دارند عرصه روانپزشکی و به خصوص گرایش روانکاوی، اساسی ترین مفاهیم ذهن انسان را به چالش می کشد.برای اطلاعات بیشتر میتوانید به سایت ایشون مراجعه کنید.

۲-مطلب بالا از اینجا می باشد.

این نوشته را چگونه ارزیابی می کنید؟
  • جالب 
  • عالی 
  • مفید 
  • خسته کننده 
  • به درد نخور 
فروشگاه محصولات ارگانیک اصیل آنلاین

این هم ببینید:

تکنیک تسلط بر اندیشه سنجشگرانه و خلاقانه 310x165 - تکنیک تسلط بر اندیشه سنجشگرانه و خلاقانه

تکنیک تسلط بر اندیشه سنجشگرانه و خلاقانه

تکنیک تسلط بر اندیشه سنجشگرانه و خلاقانه: منشأ بسیاری از انگاره‌ها یا مفهوم‌های ما زبانی است که آن را یاد گرفته‌ایم و در قالب آن می‌اندیشیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *