تعامل کارفرما و کارمند در دورکاری – بررسی یک مثال از دید افراد مختلف

چندی پیش در صفحه اینستاگرام‌ام قسمتی از دیالوگ یک کارفرما و کارمند در دوران دورکاری را که باعث بروز سوءتفاهم‌های جدی بین طرفین شده بود، منتشر کردم و از همراهانم (Followers) خواستم که برداشت‌های‌شان را بنویسند.

اگر شما برای اولین‌بار است که دارید این نوشته را می‌خوانید، خوشحال خواهم شد قبل از این که مطالعه ادامه متن باعث سوگیری احتمالی در ذهن شما شود، دیالوگ زیر را خوانده و اولین چیزی که از خط سوم این دیالوگ برداشت می‌کنید را در قسمت کامنت‌ها در انتهای این نوشته بنویسید.

منظور از برداشت این است که به نظر شما نحوه این ارتباط چطور است؟ لحنش چگونه است؟ سبک نوشتن هر طرف را چطور ارزیابی می‌کنید؟ آیا ممکن باعث سوءتفاهم شود؟ بهتر بود چه طوری می‌بود؟

در پاراگراف بعدی این دیالوگ آمده است. این گفت‌و‌گو بین یک کارمند خانم و یک کارفرمی آقا صورت گرفته و منظور از کارمند در اینجا هر کسی است که برای فرد دیگری کار می‌کند و از او پولی دریافت می‌کند. حال چه تحت قانون کار باشد یا نباشد، در استخدام دولت باشد یا نباشد، قرارداد رسمی داشته باشد یا نداشته باشد. در واقع اصلاح دقیق‌تر، کارکن (Worker) است که چون در فارسی چندان مرسوم نیست با اغماض آگاهانه (!) از کارمند استفاده شده است.

کارمند: من منتظر بازخورد پس از استفاده از فایل هستم.

کارفرما: ممنون 🌹

کارمند: این بازخورده ؟!

کارفرما: خب هنوز استفاده نکردم که!

کارمند: آهان
خب بگید

اوکی

مجدداً تاکید می‌کنم اگر شما برای اولین‌بار است که دارید این نوشته را می‌خوانید، قبل از مطالعه ادامه متن اولین چیزی که از خط سوم دیالوگ فوق برداشت می‌کنید را در قسمت کامنت‌ها در انتهای این نوشته بنویسید.

قبل از گذاشتن پاسخ‌ها، ابتدا جا دارد از همه این دوستان به خصوص اساتید عزیزم که واقعاً وقت گذاشتند و نظرات ارزشمندشان را برای بنده فرستادند، تشکر کنم.

خیلی از دوستان به درستی معتقد بودند که تا شرایط حاکم بر این دیالوگ (Context) دقیقاً مشخص نباشد، نمی‌شود و نباید در مورد آن اظهار نظر کرد. شرایطی مثل سن طرفین، مدت زمان و سطح رابطه، تجرد و تأهل و عقاید آن‌ها، میزان صمیمیت در محیط کاری، سابقه گفت‌و‌گوهای قبلی، نوع سازمان مثلاً دولتی، خصوصی، محیط استارت‌آپی و …

با این وجود با اصرار بنده این دسته نیز برداشت خود را به صورت کلی و در شرایط مرسوم نوشتند اگرچه باز تاکید می‌کنم من هم با آن‌ها کاملاً هم‌نظرم که این برداشت‌ها دقیق نیستند و صرفاً احتمالاتی است ممکن.

با وجود این، همین برداشت‌های به ظاهر نادقیق، نشان می‌دهد که چقدر ما باید در ارتباطات کاری‌‌مان دقت کرده، پیام را به گونه‌ای به طرف مقابل منتقل کنیم که سوءبرداشت‌ها به حداقل برسد. اگرچه در اینجا پیش‌فرض‌مان این بوده که واقعاً سوءتفاهمی رخ داده نه اینکه …

اهمیت این قضیه وقتی پررنگ‌تر می‌شود که این ارتباط در شرایط زیر رخ دهد:

  • در شبکه‌های مجازی و به صورت متنی
  • بین دو نفر در دو سطح مختلف سازمانی
  • بین دو جنس مخالف
  • در دوران دورکاری

رعایت آگاهانه یک سری نکات ساده هنگام ارتباطات کاری به خصوص در شرایط مذکور باعث می‌شود که وقت و انرژی و ذهن افراد در کارشان به جای این که به سمت حاشیه‌ها سوق پیدا کند، بر اصل کار متمرکز شود و افراد با آرامش و فراغ بال بیشتری کار خود را انجام دهند. اگرچه متغیرهای زیاد دیگری نیز بر آرامش افراد تاثیر می‌گذارد که خارج از هدف این نوشته است.

ضمن این که اگرچه با وجود نرم‌افزارهایی مانند ساخت تقلبی (fake) مکالمه در دایرکت اینستاگرام و یا ایجاد اکانت با مشخصات فردی دیگر، تشخیص صحت مکالمات افشا شده حتی برای اهالی فن نیز بسیار دشوار است و به طور کلی ورود به این مباحث و قضاوت و تجسس در زندگی کاری و خصوصی افراد، دور از شأن یک فرد حرفه‌ای است، واقعیت در دنیای امروزه این است که وقتی پای منافع برخی افراد به میان بیاید، چه آبروریزی‌ای که رخ نمی‌دهد!

بنابراین شرط عقل این است که قاعده «پیشگیری بهتر از درمان» در اینجا نیز اِعمال کرده، خود و دیگران را کمتر در معرض این قضایا قرار دهیم که جز اتلاف سرمایه عمر چیزی دیگری ندارد مگر برای آن‌هایی که آمده‌اند که عمرشان را در این گونه موارد مصرف کنند!

به نظر می‌رسد گذاشتن نظرات دوستان برای پیشگیری البته بیشتر از منظر سلبی تا ایجابی فعلاً کفایت می‌کند تا ان‌شاءالله اگر فرصت بهتری پیش آمد، با کمک هم بیشتر به کنکاش این موضوع بپردازیم.

نظرات نه بر اساس تقدم و تأخر زمانیِ ارسال پاسخ بلکه بر اساس نکته اساسی مطرح شده در آن‌ها طبقه‌بندی شده است.

و در نهایت این که نکته‌ای که به نظرم در این نوشته خاص هنگام مطالعه نظرات باید به آن توجه کنیم نه تطبیق آن با واقع، بلکه تنوع برداشت‌ها با توجه به ویژگی‌های خاص هر پاسخ‌دهنده است که خود می‌تواند مبین این باشد که چطور بهتر است ارتباط کاری برقرار شود که نه تنها سوءبرداشت‌های طرفین به حداقل برسد بلکه کمتر ذهن ناظرین احتمالی را به گمان‌زنی‌های خلاف واقع هدایت کند.

به زودی ان‌شاءالله

این نوشته را چگونه ارزیابی می کنید؟
  • عالی 
  • جالب 
  • مفید 
  • خسته کننده 
  • به درد نخور 
فروشگاه محصولات ارگانیک اصیل آنلاین

این هم ببینید:

رابطه اندیشه سنجشگرانه نقادانه و خلّاقانه 310x165 - رابطه اندیشه سنجشگرانه [نقادانه] و خلّاقانه

رابطه اندیشه سنجشگرانه [نقادانه] و خلّاقانه

جنبۀ خلاقانه بدون جنبۀ سنجشگرانه [نقادانه] صرفا آوردن چیزی تازه است. جنبۀ نقّادانه بدون جنبۀ خلّاقانه نیز صرفا نوعی نگاه سلبی است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *