اغلب ما گمان میکنیم که هرگاه مجموعه ای از افراد برای رسیدن به هدفی مشترک گرد هم بیایند، یک تیم تشکیل شده است. در حالی که فاصله ی زیادی از دور هم جمع شدن گروهی از افراد هم هدف تا تشکیل یک تیم کارساز و اثربخش وجود دارد. نباید ساختارهای دسته ای، باندی و هیئتی را با تیم اشتباه گرفت.
دسته (اجتماع، باند، هیئت)
مجموعه ای از افراد که بنا به اقتضا و گاه به ناچار و یا بر اساس عوامل انگیزشی خارجی دور هم جمع شده اند.
گروه
مجموعه ای از افراد که برای رسیدن به هدفی مشترک گرده هم آمده اند. این افراد معمولاً دانش و مهارت مکمل هم را ندارند و چشم انداز و آرمان مشترکی نیز ندارند.
تیم
مجموعه ای از افراد با دانش و مهارت های مکمل یکدیگر که برای رسیدن به هدفی مشترک گرد هم آمده اند و برای رسیدن به هدف و مأموریت اصلی تیم به یکدیگر تکیه می کنند (همدل، همدست و هم داستان هستند).
نکات
۱- در یک گروه کاری، اهداف نقش عمده تری دارند، در صورتی که در یک تیم، روابط نقش بیشتری ایفا می کنند و اهداف و استراتژی های تیم به اقتضای شرایط محیطی پدیدار می شوند.
۲- افرادِ گروه و مدیریت آن می تواند در تعیین جایگاه گروه کاری خود در طیف گروه – تیم مؤثر باشند. بدین ترتیب که هرچه افراد گروه کمتر بخواهند و یا کمتر بتوانند در تعریف کار، تصمیم گیری ها و مدیریت و رهبری گروه نقش داشته باشند، و از طرفی مدیریت نیز حالت ریاست گونه داشته باشد و به افراد اجازه ی دخالت در مدیریت گروه را ندهد، بیشتر به یک گروه کاری نزدیک خواهیم شد که در آن مدیریت یا ریاست گروه در مورد اهداف و خط مشی ها تصمیم گیری می کند و برای اجرای آن ها به افراد دستور می دهد و کار را مستقیماً نظارت و کنترل می کند.
۳- از سوی دیگر، هرچه اعضا بخواهند و بتوانند که در مدیریت و رهبری نقش داشته باشند و از طرفی به روابط درهم تنیده تر و منسجم تری بر پایه ی گفتگو و دیالوگ دست یابند، به یک تیم نزدیک خواهیم شد که در آن همه ی اعضا در تعیین خط مشی ها و برای آن ها مشارکت دارند و بسیاری از استراتژی های تیم نیز در طول حرکت آن پدیدار می شوند و تیم به درجه ی بالایی از خلاقیت، نوآوری و انعطاف پذیری دست می یابد.
منبع
دهستانی، منصور (۱۳۹۳)، از من تا ما، قم: میم. ص ۱۰-۱۱.