تکنیک تسلط بر اندیشه سنجشگرانه و خلاقانه

لازمه آنکه بر اندیشیدن سنجشگرانه و خلّاقانه مان تسلط پیدا کنیم تسلط بر زبان است.

منشأ بسیاری از انگاره‌ها یا مفهوم‌های ما زبانی است که آن را یاد گرفته‌ایم و در قالب آن می‌اندیشیم. برای آنکه بتوانیم، به کمک واژه‌ها، واضح و دقیق بیندیشیم باید ملاک‌ها یا سنجه‌هایی را رعایت کنیم و این ملاک‌ها یا سنجه‌ها در دل کاربرد فرهیخته‌وار آن واژه‌ها هستند. البته این اختیار را داریم که، در شرایط خاص، برخی واژه‌ها را به شیوه‌ای خاص به کار ببریم، اما تنها در صورتی می توانیم این کار را بکنیم که برای دست بردن در معنای تثبیت شدۀ آن دلیل خوبی داشته باشیم.

نکتۀ مهم

اگر بخواهیم معنای خاصی برای واژه‌ای وضع کنیم، باید ابتدا مطمئن شویم که کاربرد فرهیخته‌وار و تثبیت شدۀ آن واژه را به روشنی فهمیده‌ایم؛ بعد از آن است که می‌توانیم دست به وضع معنا بزنیم. برای مثال، مجاز نیستیم واژۀ «آموزش و پرورش» را به گونه‌ای به کار ببریم که گویی با واژه های «شست و شوی مغزی»، «اجتماعی سازی»، یا «یاددهی» مترادف است. مجاز نیستیم عزت نفس را با خودپسندی، حقیقت را با باور، شناخت را با اطلاعات، زیرکی را با فریبکاری، میل جنسی را با عشق، و هر چیزی را با چیزی دیگر یکی کنیم. هر واژه ای منطق تثبیت شدۀ خودش را دارد؛ منطقی که نادیده گرفتنش موجب اشتباه یا خطا می‌شود.

یادگیری معنای یک واژه

هر واژه‌ای دست کم در یک نظام معنایی تثبیت شده مستقر است و در یک نظام واژگانی قرار دارد. برای یادگیری معنای یک واژه در یک نظام واژگانی، باید دربارۀ معناهای دیگر (که با معنای این واژه درهم تنیده اند) چیزی یاد بگیریم. باید آن نظام را در اندیشیدن خودمان بازآفرینی کنیم و مبنای این آفرینش هم باید معناهایی باشد که قبلا آفریده‌ایم. یادگیری معنای یک واژه کار ساده‌ای  نیست، زیرا در هر مورد باید فهم های قدیمی را جرح و تعدیل کنیم و، براساس

  1. education
  2. training

این فهم جدید، مفهوم جدیدی بیافرینیم. این کار مستلزم آن است که آفرینش ما نظم و ترتیب داشته باشد و مهار و کنترل آن را در دست بگیریم. چنین نیست که واژه‌ها هر معنایی را که ما اراده کنیم بدهند. معناهایی که در ذهنمان می‌سازیم باید درست باشند: کاربرد فرهیخته وار تثبیت شده در ساختن آنها منظور شده باشد. در اینجا نیز، همانند مواقع دیگر، اندیشیدنی که در پی ارزیابی است (جنبۀ سنجشگرانۀ اندیشیدن) و اندیشیدنی که مستلزم پدید آوری خلّاقانه است با یکدیگر همکاری نزدیک دارند.

:. منبع: ریچارد، پل؛ الدر، لیندا (۲۰۰۴)، ماهیت و کارکردهای تفکر نقادانه و خلاقانه، مترجم مهدی خسروانی، تهران: نشر نو، ۱۳۹۷، ص ۸۰-۸۱-۸۲ .:.

.:. صحت و سقم محتوای این نوشته بر عهده راوی آن است .:.

.:. سایت سبک زندگی ارزش آفرینانه سایتی علمی‌ – اجتماعی است و این‌‌ نوشته‌ لزوماً مورد‌ تأیید‌ یا‌ ر‌د‌ ما نیست .:. درباره ما .:.

این نوشته را چگونه ارزیابی می کنید؟
  • عالی 
  • جالب 
  • مفید 
  • خسته کننده 
  • به درد نخور 
فروشگاه محصولات ارگانیک اصیل آنلاین

این هم ببینید:

رابطه اندیشه سنجشگرانه نقادانه و خلّاقانه 310x165 - رابطه اندیشه سنجشگرانه [نقادانه] و خلّاقانه

رابطه اندیشه سنجشگرانه [نقادانه] و خلّاقانه

جنبۀ خلاقانه بدون جنبۀ سنجشگرانه [نقادانه] صرفا آوردن چیزی تازه است. جنبۀ نقّادانه بدون جنبۀ خلّاقانه نیز صرفا نوعی نگاه سلبی است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *