✍یادداشتی از علی ملاباقر
آقا کتاب نوشتن داریم تا کتاب نوشتن!
بعضیا چهار تا چیزو میان از این ور و اون ور به هم می چسبونن بدون هیچ سر و تهی و تحلیلی اسمشو می ذارن کتاب!
الان شما نگاه کن تو همین حوزه کارآفرینی اکثر کتابا کپی پیسند و ارزش افزوده خاصی ندارن … من خودم چند تاشو گذاشتم کنارهم دیدم مو نمی زنه دقت در کپی!!
فقط طرف خواسته یه رزومه ای برای خودش دست و پا کنه گفته بیام یه کتاب بنویسم.
شما کتاب ننوشتی عزیز جان! چسبوندی چند تا چیزو به هم … شما چسابی نه نویسنده✍! حالا ویرایشش بماند …
کسی که کتاب می نویسه سبک داره…
دو تا نتیجه گیری و تحلیل داره …
دو تا حرف بومی توش می زنه …
یه گوشه چشمی هم به بازار ایران
داره …
بحث رزومه درست کردن جدا، وقتی هم جایی مدرس میشه دانشجوهای بنده خدا هم، همون کتابو باید بخونن …
البته می دونی اونام قانعن … میگن استاد استاد … همینو بخونیم برای امتحان بسه دیگه؟
خب پس به این نتیجه می رسیم که: من راضی تو راضی گور بابای ناراضی!!☺️
پی نوشت های خودمونی:
۱- البته شنیده شده با استفاده از همین فناوری دوربین موبایل ها، هر ده نفری یه کتاب می خرن شیر می کن برای همدیگه …
مگر اینکه استاد با لطایف الحیلی مجبورشون کنه. بعضی جاها باید دید زور کی بیشتر میچربه!
۲- البته خود همین چسباندن هم همت می خوادا که ما منتقدا اونم نداریم!