مشخصات خلاصه جلسه
نام درس: کارآفرینی
شماره جلسه: ۱۳
تاریخ جلسه: ۹۶/۰۹/۳۰
درجه کیفی: A
تهیه کننده: مریم خدمتی
توجه
این نوشته صرفاً خلاصه ای از آنچه که در کلاس اتفاق افتاده می باشد و برای دانشجویانی آماده گردیده که به هر دلیل نتوانستند در آن جلسه حضور به عمل رسانند. لذا به هیچ عنوان نباید به عنوان جزوه آن جلسه تلقی گردد.
در ضمن این مطالب توسط دانشجویان و با توجه به ادراکشان از مباحث مطرح شده تهیه می گردد، لذا ممکن است ایراداتی در آن نیز یافت شود، حال چه از طرف دانشجو و چه از طرف مدرس. بنابراین پیشنهاد می شود با رویکرد انتقادی به آن نگریسته شود.
توجه شود که مطالبی که استاد ارائه کرده با توجه به نظر وی، علم او و تجربه اش (و احیاناً شهودش) در آن زمان مشخص بوده است و لزوماً برای آینده صدق نمی کند.
[این کلاس به طور مجازی از طریق نرم افزار Zoom به مدت کمتر از یک سوم کلاس حضوری به علت مشکلات اینترنت در ایران برگزار گردید. ملاباقر]
این جلسه ی ۴۰ دقیقه ای غیر حضوری ۳۰ آذر، جایگزین جلسه ی اول که در شهریور بود و هیچکس حضور نداشت، توسط برنامه ی “زوم” برگزار شد. از آنجایی که اکثر بچه ها اولین کلاس غیر حضوری خودشون رو تجربه می کردند، ده دقیقه اول به تنظیم و راهنمایی ها و هم همه و سر و صدا گذشت و چند دقیقه ای هم بین کلاس به حضور و غیاب دانشجویان توسط چت نرم افزار.
موضوعی که در این جلسه راجع به آن بحث شد: سنجش کارآفرینی بود. کارآفرینی همواره باید با ایده ی نو و جدیدی همراه باشد، که ممکنه مدیریت جدید، محصول جدید، منابع جدید و یا بازار جدیدی باشد. در واقع کارآفرینی روش انجام کار برای استفاده از فرصت ها و ایده ها به منظور خلق یک کسب و کار سود آور و ارزش آفرین است. منظور از ارزش آفرینی ارائه یک چیز جدید به مشتریان است.
کارآفرینی انواع مختلفی دارد:
کارآفرینی مستقل (کسب و کارهای کوچک): یک شرکت کوچک که برای موفقیت باید بتواند حداکثر سود را داشته باشد و اغلب توسط افرادی اداره می شود که بیشتر به دنبال منافع شخصی هستند، البته می گویند که کارآفرینان به دنبال درآمد زایی نیستند بلکه درآمدزایی جزو نتایج کار موفق آن هاست. در واقع فردی ایده و توانایی انجام آن ایده را دارد و می خواهد آن را عملی کند که به دنبال عملی کردن آن، در آمد زایی هم می کند.
کارآفرینی سازمانی (شرکت های بزرگ کارآفرین): مانند فیسبوک و اینستاگرام که در آن ها باید نوآوری و خلاقیت صورت بگیرد. در واقع نوآوری و خلاقیت جوهره ی کارآفرینی ست، از همین رو خیلی از شرکت هایی که در رسانه ها با آن ها مصاحبه می شود به عنوان کارآفرین، کارآفرین نیستند! بلکه فقط شرکتی را راه اندازی کرده اند و مشهور شدند و حتی درآمد خیلی بالایی هم دارند اما خلاقیت و نوآوری چندانی ندارند. مثل شرکت دلپذیر، یا بهروز، اما برای مثال، شرکت کاله را می توان جزو کارآفرینان سازمانی دسته بندی کرد زیرا هر سه ماه در پی یک ایده و محصول جدید هستند. یکی از دانشجویان مثال گز بستنی های شرکت ماهک رو زد که مثال درستی هم بود و اتفاقاً به جدول اسکمپر هم مربوط می شد، از ترکیب کردن گز و بستنی، گز بستنی تولید شده 🙂
کارآفرینی اجتماعی: هدف این کارآفرینان نیکو کاری خیرخواهی ست مانند محک. این سازمان با هدف سودآوری کار نمیکند اما با این حال باید طوری کار کند که بتواند هزینه های سازمان خودش را در بیاورد. یعنی حقوق عوامل و پرسنل باید جدا حساب شود، ازین طریق که، اگر دیده باشید هزینه ی محصولات و خدمات متعلق به خیریه گاها بیشتر است، زیرا یک قسمتی از آن باید برای خود سازمان خرج شود.
کارآفرینی فرهنگی: برای مثال عروسک های دارا و سارا که البته چندان موفق هم نشد، اما در هر حال کارآفرینی فرهنگی بود!
یکی از دانشجویان پرسید که عروسک های دارا و سارا چطور جزو کارآفرینی فرهنگی هستند!؟ در جواب استاد گفتن که، این عروسک ها طراحی شده بودند تا جایگزینی برای عروسک های خارجی باربی باشن اما ازونجایی که خیلی زمخت و بزرگ بودن احتمالاً نتونستن نتیجه ی مورد نظر رو بگیرن.
در ادامه درمورد باور های نادرستی که درباره کارآفرینی وجود دارد، صحبت شد.
یکی از آن ها اشتباه گرفتن کارآفرینی با اشتغال زایی ست. اگر این گونه فکر کنیم چه اتفاقی می افتد؟ در این صورت اگر شخص الف بگوید من برای پنچاه نفر شغل ایجاد می کنم و شخص ب بگوید من برای پنج نفر شغل ایجاد می کنم، ما شخص الف را بیشتر تحویل خواهیم گرفت! در صورتی که ممکن است آن پنج نفر شغل مولد تری داشته باشند، در نتیجه کارآفرینی همان اشتغال زایی نیست، بلکه اشتغال زایی یکی از نتایج کارآفرینی ست.
یکی از دانشجویان گفت، که آیا فکر نمی کنید که با شرایط فعلی اقتصادی و جمعیت زیاد بیکاران، اشتغال زایی بهتر از کارآفرینی باشد؟ در جواب استاد توضیح دادند: اگر فقط به دنبال رشد باشیم، یعنی بخواهیم فقط یک عده را سر کار بگذاریم، بله بهتر است اما اگر به دنبال توسعه باشیم و بخواهیم صادراتمون رو افزایش بدهیم و واردات رو کاهش، اون وقت می توانیم اقتصاد کشور را جا به جا کنیم. با رشد کردن، آمار بیکاری پایین میاد اما کشور همچنان عقب مانده می ماند!
کارآفرینی یعنی مدیریت کردن؟ نه! خیلی از کارآفرینان مدیرهای خوبی نیستند! یک کسب و کار و ایده را پیاده می کنند، شخصی را جایگزین خود می کنند و به سراغ ایده ی دیگری می روند.
کارآفرینی یعنی پولدار شدن؟ نه لزوماً! از آنجایی که کاری نو و جدید است، ممکن است خوب نتیجه بدهد و خوشبخت خوشبخت شوید، ممکن هم هست که نتیجه ی خوبی ندهد و با بر باد رفتن زحمات و سرمایه تان بدبخت بدبخت شوید 🙂
کارآفرینی سرمایه می خواهد! (خسته نباشی، اگر پول داشته باشی و کاری رو راه بندازی که هنر نکردی!) هنر کارآفرینی این است که بتواند سرمایه گذار را متقاعد کند که برای ایده اش سرمایه گذاری کند.
کارآفرینی فقط در حوزه فناوری ست؟ خیر! اما در کشور ما تا حدودی این گونه جا افتاده ست.
کارآفرینی یعنی رییس خودتان هستید؟ بله! اما نه به این معنی که هر ساعتی که دوست داشتید از خواب بیدار شوید! بلکه باید تمام وقت بالا سر کار باشید و نظارت کنید.
صوت این جلسه را می تواند در زیر بشنوید:
خلاصه جلسات دیگر درس کارآفرینی دانشکده شریعتی
دانلود منبع اصلی این درس در این ترم
کتاب کارگاه کارآفرینی و تولید (فقط برای ایده گرفتن کلی از درس)