مشخصات خلاصه جلسه
نام درس: کارآفرینی
شماره جلسه: ۵
تاریخ جلسه: ۹۶/۰۸/۰۱
درجه کیفی: A
تهیه کننده: مریم حاجی محمدی
توجه
این نوشته صرفاً خلاصه ای از آنچه که در کلاس اتفاق افتاده می باشد و برای دانشجویانی آماده گردیده که به هر دلیل نتوانستند در آن جلسه حضور به عمل رسانند. لذا به هیچ عنوان نباید به عنوان جزوه آن جلسه تلقی گردد.
در ضمن این مطالب توسط دانشجویان و با توجه به ادراکشان از مباحث مطرح شده تهیه می گردد، لذا ممکن است ایراداتی در آن نیز یافت شود، حال چه از طرف دانشجو و چه از طرف مدرس. بنابراین پیشنهاد می شود با رویکرد انتقادی به آن نگریسته شود.
توجه شود که مطالبی که استاد ارائه کرده با توجه به نظر وی، علم او و تجربه اش (و احیاناً شهودش) در آن زمان مشخص بوده است و لزوماً برای آینده صدق نمی کند.
بعد از آن تیم ها شروع به ارائه ی هدف تیمی و هدف یکی از اعضا در خصوص رشته ی تحصیلی خود کردند.
اهداف رشته هایی مانند گرافیک، نقاشی، معماری و… که بعضی از آن ها در مورد ادامه ی تحصیل خود در مقاطع بالاتر و بعضی در مورد راه اندازی کار مورد نظر خود بود.
در مورد اهداف تیمی نیز با توجه به هدفی که انتخاب کرده بودند، تقسیم وظایف را انجام داده بودند و بررسی های خود در این مورد را ارائه دادند. همچنین به بررسی تک تک ویژگی های هدف در مورد هدف انتخابی خود از جمله واقع بینانه بودن، قابل دستیابی، دارای زمان مشخص و … صحبت کردند.
پس از ارائه ی اهداف تیم ها، اعضای تیم ها به کمک استاد شروع به تصحیح هدف ها کردند و ویژگی هایی که قبلا برای هدف در نظر نگرفته بودند را برای هدف خود تعیین کردند.
هنگام تعیین هدف باید همه جوانب مانند میزان سرمایه ی اولیه، سود و زیان، مکان ارائه ی محصول یا خدمات، مخاطبان و… را در نظر گرفت.
یکی از مسائلی که در خصوص هدف های تیم ها باید در نظر گرفته شود، مخاطبان و مشتری ها و محصول و یا خدماتی که تیم ارائه می دهد، می باشد. با توجه به ویژگی های مخاطب و مشتری از جمله موقعیت اجتماعی، سن، جنسیت، میزان تحصیلات، سطح مالی و … تبلیغ و شعار محصول مشخص می شود. پس ارائه دهنده در ابتدا باید مخاطب خود را مشخص کند و می تواند با طرح سوال هایی مانند: “چه کسی می خواهد از من خریداری کند؟” و اینکه “چرا باید از من بخرد؟” به شعار و نوع تبلیغ مورد نظر خود دست پیدا کند.
یکی از مواردی که برای شناخته شدن، جدا از تبلیغات مناسب، مهم است، گذر زمان برای بیشتر شناخته شدن است؛ مثلاً گاهی آثار یک نقاش مشهور به علت وجود امضای آن نقاش پای کار خریداری می شود نه به خاطر اصل اثر. مثل عکاسی رضا کیانیان.
پس از صحبت در مورد هدف ها و ویژگی های لازم آن، ارائه های بالای ۲۰ آغاز شدند.
تاثیر اشتغال زنان بر عزت نفس آن ها
اولین ارائه مربوط به “تاثیر اشتغال زنان بر عزت نفس آن ها” بود. در ابتدا صحبتی در خصوص تفاوت معنی “عزت نفس” و “اعتماد به نفس” صورت گرفت. عزت نفس به معنای دوست داشتن خود و ارزش قائل بودن برای خود و تصمیمات درست خود است. ارزش قائل بودن برای تصمیمات درست به معنی آن است که اگر می دانیم تصمیممان درست است، به آن ایمان داریم و بدون توجه به حرف دیگران، به آن عمل می کنیم.
.:. فردی که به بالاترین درجه ی عزت نفس می رسد، مدح و ذم دیگران و همچنین بدگویی آنها برایش هیچ اهمیتی ندارد و از آن ها تاثیر نمی گیرد .:.
اعتماد به نفس بخشی از عزت نفس است و می توان گفت میوه ی درخت عزت نفس است. اعتماد به نفس می تواند در بخشی از زندگی افراد وجود داشته باشد برای مثال فرد می تواند در نوشتن مطالب اعتماد به نفس داشته باشد اما در ارائه ی آنها نه.
کار برای زنان باعث ایجاد اعتماد به نفس در آن ها می شود و افسردگی در آن ها نسبت به زنان دیگر را کاهش می دهد اما فشار و استرس آن ها بیشتر است و احساس امنیت کمتری می کنند.
شاغل بودن زنان اعتماد به نفس آن ها را بالا می برد اما لزوماً باعث افزایش عزت نفس شان نمی شود، زیرا عزت نفس یک خصلت درونی است اما اعتماد به نفس با عوامل بیرونی رابطه ی مستقیم دارد و به همین دلیل شاغل بودن در اکثز اوقات بیشتر بر اعتماد به نفس انسان ها تاثیر می گذارد تا عزت نفس شان.
اگر به مسئله ی کار زنان از زاویه ی سکولاریسم نگاه کنیم، شاغل بودن زنان در ایران امری مثبت است زیرا زن استقلال مالی کافی دارد و اگر مجبور به طلاق شود، می تواند بدون نگرانی طلاق بگیرد. خانم ها باید با توجه به روحیه ی خود شغل خود را انتخاب کنند تا توانایی انجام آن را داشته باشند.
جوگیری در اجرای تصمیم
یکی از دلایل این مسئله این است که در ابتدای شروع به انجام این تصمیم تحقیق می کنیم و با دیگران صحبت می کنیم اما به علت ترسی که داریم کار مورد نظر را شروع نمی کنیم. از دلایل دیگر این است که همه ی جوانب را در نظر نمی گیریم و به عواقب آن فکر نمی کنیم.
راهکار های حل این مشکل عبارت است از:
- “تا تنور داغ است خمیر را بچسبانیم!”
به این معنی که بلافاصله پس از تصمیم گیری، آن را عملی کنیم و تا انرژی لازم برای انجام آن تصمیم را داریم، دست به کار شویم. - “مقایسه نکنیم!”
مقایسه کردن فقط باعث ایجاد ضعف در افراد می شود. عمل مقایسه کردن اصلا درست نیست چرا که افراد هیچ کدام در شرایط کاملاً مساوی نیستند و هر کسی در شرایط روحی، اجتماعی، مالی و… متفاوت از هم هستند.
افراد می توانند خود را با گذشته ی خود، البته با توجه به تغییر امکانات و حال و روحیه ی فعلی، مقایسه کنند و با توجه به شرایط فعلی که در آن قرار دارند، میزان پیشرفتی که در مورد آینده مد نظرشان است را تعیین کنند. - “متوقع نباشیم!”
توقع خود را از اهداف خود کم کنیم زیرا اگر نتوانیم به آنها برسیم، چیزی جز یاس و ناامیدی باقی نخواهد ماند.
گاهی اوقات شکست نشانه ی پیروزی نیست بلکه نشان دهنده ی حساسیت و افسردگیست. اگر هدفی که در توانمان است را در نظر بگیریم و به بیشتر از آن برسیم، انرژی بیشتری برای انجام اهداف بزرگتر را دریافت می کنیم و از اینکه هدف خیلی بزرگی را در نظر بگیریم و به بخشی از آن برسیم، بهتر است. - “قدم های کوچک و مداوم برداریم!”
اگر کارها را ذره ذره اما مستمر و مداوم پیش ببریم بهتر است تا اینکه بخواهیم قدم های بزرگ و یکجا برداریم.
اگر پله های کوتاه را ترقی کنیم، وقتی که از پله ها بیفتیم، کم صدمه می بینیم تا اینکه پله های بزرگ را طی کنیم زیرا پله ی بزرگ آسیب بزرگ دارد.
ویژگی های رهبر
از دیگر موضوعات ویژگی ها و خصوصیات رهبر بود. ویژگی هایی مانند:
- اعتماد به نفس و با قطعیت صحبت کردن
- ثبات قدم داشتن و پایداری نشان دادن
- میل به ریسک کردن
- پیگیر بودن و دنبال کارها رفتن
- یقین و قطعیت داشتن و توانایی تصمیم گیری
- قابلیت سازگاری و کنار آمدن با اعضا
طبق گفته ی کتاب ها رهبری امری قابل آموختن است اما رهبر بودن در کنار یادگیری یکسری موارد، به درونمایه نیز نیاز دارد، چه بسا افرادی همه ی ویژگی های رفتاری رهبر را یاد میگیرند اما نمی توانتد رهبر خوبی باشند.
رهبری ثبات قدم می خواهد یعنی فردی که حرف خود را دائم عوض نکند و در تصمیم گیری های خود دچار تزلزل نشود. البته نه به این معنی که معتقد باشد “مرغ یه پا داره!” یا “حرف مرد یکیست!” رهبر در صورت نیاز و با دلایل منطقی می تواند تغیراتی در تصمیمات خود به وجود بیاورد.
اشاراتی به دلیل اصلی موفقیت بیزینس در ایران شد. دلیل اصلی در کنار ارتباطات “پیگیری” است. اگر کسی کارهایش را پیگیری کند، می تواند به اهداف خود برسد چرا که اکثر مسئولین در سازمان ها و نهاد های مختلف معتقدند که اگر کسی م یخواهد کارش را پیش ببرد و واقعا آن کار برایش مهم است، باید پیگیرش باشد.
تفاوت هایی بین رهبری و مدیریت وجود دارد: رهبر بدون وجود قدرتی خارجی که به علت داشتن “سِمَت” به او داده شود، از اعضا می خواهد کار انجام دهند و افراد به خاطر ارادتی که نسبت به رهبر دارند کارها را پیش می برند اما مدیر با توجه به قدرتی که به آن ها داده شده، کارها را پیش می برد مانند مدیر یک مدرسه که قدرت اخراج کردن دانش آموزان را دارد و دانش آموزان به این علت موظفند قوانین را اجرا کنند.
منابع در آمد کره ی شمالی
از دیگر موضوعات منابع در آمد در کره ی شمالی بود که عبارتند از: صادرات زغال سنگ که مهم ترین منبع درآمد این کشور است، تولید موشک های بالستیک، ساخت دلار تقلبی، غذاهای گران قیمت و رستوران های زنجیره ای در نقاط مختلف آسیا، اسلحه سازی و فرستادن کارگرانی که خانواده ی آن ها را گروگان گرفته اند به خارج از کشور!
در ساعت دوم استاد تیم ها و لوگو و دیگر اطلاعات آن ها را معرفی کرد.
همچنین برنامه ای به نام “Zoom” که از جمله قابلیت های آن برگزاری ویدئو کنفرانس بود، دیگر اجزا، موارد استفاده و امکاناتش را هم معرفی کردند.
درس این جلسه در خصوص “تصمیم گیری” بود.
تصمیم گیری شامل مراحلی است که عبارتند از:
۱.شناسایی مشکل
افراد در هر بُعد از زندگی هدفی دارند و برای رسیدن به این هدف باید مسیری را طی کنند. در این مسیر به مانع هایی برمی خورند. این موانع که “مسئله” نامیده می شوند نمی گذارند به راحتی به هدف برسیم. مسئله گاهی اوقات می تواند تبدیل به فرصت و گاهی اوقات اذیت کننده باشد. در ادامه برای فهم بهتر مراحل استاد از بچه ها خواست مسئله ای طرح کنند و با کمی گفتگو به مسئله ی “کلاس های ۷:۴۵ صبح دانشگاه” رسیدند.
استاد برای انجام مراحل تصمیم گیری برای حل این مسئله جدولی کشیدند.
۲. جمع آوری اطلاعات
باید در مورد مسئله اطلاعاتی جمع آوری و مواردی که با آن در ارتباط هستند را شناسایی کنیم.
۳. تجزیه و تحلیل اطلاعات
حال باید اطلاعات به دست آمده را تجزیه و تحلیل کنیم و رابطه ی هر یک از آنها را با مسئله پیدا کنیم تا به مجموعه ی راه حل ها برسیم.
۴. ارائه ی راه حل
راه حل هایی برای مسئله ی مورد نظر پیدا می کنیم. برای مثال در مورد مسئله ی کلاس های ۷:۴۵ صبح دانشگاه می توان: شب زود بخوابید، ساعت زیاد کوک کرد، شب از موبایل استفاده نکردن، با استاد آن درس هماهنگ کردن و … را نام برد.
حال پس از ارائه ی راه حل ها شاخص هایی برای مقایسه ی راه حل ها تعیین می کنیم. مثلا عاقلانه بودن راه حل، ممکن بودن، سهولت و …
سپس به هر یک از شاخص ها وزن می دهیم، به این معنی که مشخص می کنیم کدام شاخص برای ما از اهمیت بیشتری برخوردار است. مثلاً شاخص “سهولت” در مورد مسئله ی کلاس های ۷:۴۵ صبح دانشگاه از اهمیت بیشتری نسبت به شاخص های دیگر برخوردار است. پس از آن به هر یک از راه حل ها با توجه به شاخص ها نمره ای از ۱ تا ۱۰ می دهیم.
۵. ارزیابی راه حل ها
با توجه به نمره ها و میزان اهمیت شاخص ها ارزیابی راه حل ها صورت می گیرد.
۶. انتخاب راه حل
راه حلی که در مرحله ی ارزیابی راه حل ها به بیشترین امتیاز برسد، انتخاب می شود.
ممکن است در این مرحله به بیش از یک راه حل برسیم که در این صورت برای انتخاب راه حل بهتر از بین آن ها می توان دوباره با تعیین شاخص هایی و دوباره طی کردن مراحل قبل راه مناسب تر انتخاب شود. منظور از اینکه به بیش از یک راه حل می رسیم این است که مثلاً تفاوت ۷.۲ و ۷.۳ چندان از نظر آماری معنار دار نیست و هر دو در کی حد هستند.
۷.اقدام به تصمیم گیری
——
استاد پس از مبحث تصمیم گیری، مبحث “خودشناسی” را آغاز کردند.
در ابتدا کاغذهایی که به یک اندازه بودند بین بچه ها توزیع شد و از بچه ها خواسته شد که چشم هایشان را ببندند و کاغذ ها را برش دهند و در آخر که چشم هایشان را باز کردند، طرح کاغذهای برش خورده با هم متفاوت بود یعنی مثلاً دو سه نفر یک طرح داشتند، دو سه نفر دیگه یک طرح دیگه و … .
این بازی به وضوح نشان دهنده ی تفاوت افراد و افکارشان با یکدیگر است و هیچ کس مانند دیگری نیست.
پس از تعیین تکالیف و ارائه های جلسه ی بعد، بچه ها شروع به ارائه موضوعات بالای ۲۰ باقیمانده خود کردند.
دست فروش بی سواد
اولین ارائه در مورد “دست فروش بی سواد“، علی شمسی بود.
این فرد که الان ۲۷ ساله است، از سن پایین دست فروش بوده و اسمش (دست فروش بی سواد) رو هم خودش انتخاب کرده زیرا تحصیلات زیادی ندارد و معتقد است زمانی که کسی اسم “با سواد” را برای خودش انتخاب می کند، مسئولیت زیادی باید به دوش بکشد.
علی شمسی در کنار دستفروشی، کارهای فرهنگی مانند قرض دادن کتاب های خود، طراحی پوستر، جمع آوری زباله و … انجام می دهد.
وی خودش شغلش رو انتخاب کرده و از آن لذت می برد زیرا معتقد است که به طور مستقیم می تواند با مردم ارتباط برقرار کند و از بالا نظاره گر مردم نباشد، در عوض در کنار آن ها باشد.
بیت کوین (Bitcoin)
ارائه ی بعدی در مورد “بیت کوین Bitcoin” بود.
بیت کوین در سال ۲۰۰۹ توسط ساتوشی ناکاماتو که ژاپنی بود اختراع شد و ممکن است این اختراع روزی جای پول واقعی را بگیرد. بیت کوین امکان پس انداز شدن را دارد و تحت تاثیر تورم قرار نمی گیرد.
افرادی با این پول الکترونیکی مخالف هستند زیرا معتقدند امکان ارزش گذاری ندارد، نمی توان پیش بینی کرد که با تغییر دلار و یورو چه تغییراتی ممکن است در آن به وجود بیاید، هنوز افراد و کشور های زیادی هستند که آن را به رسمیت نمی شناسند، همچنان در حال توسعه است و فرایند بلوغ آن کامل نشده و افرادی معتقدند که بیت کوین پول نیست و کالاست.
در حال حاضر ارزش هر بیت کوین حدود ۲۰ میلیون تومان است.
مشاغل در حال نابودی
از موضوعات دیگر مشاغل در حال نابودی بود. دلایل این نابودی، عواملی مانند عملکرد تجاری و ظهور مشاغل جدید، پیشرفت تکنولوژی و … است.
شغل هایی که از سال ۲۰۰۸ تا الان در حال نابودی هستند، عبارتند از: تعمیر ساعت، نصب کاغذ دیواری، تعمیر دوربین های عکاسی آنالوگ، اپراتور های کامپیوتر، چاپ فیزیکی، کارگران خدمات پستی، آشپزهای رستوران و ….
در پایان کلاس چند موضوع ارائه ی بالای ۲۰ دیگر به دانشجویان داده شد و بچه ها چند نمونه از عکس هایی که از طول کلاس تهیه شده بود، دیدند.
تاین هم از تهیه کننده خوب گزارش این هفته:
خلاصه جلسات دیگر درس کارآفرینی دانشکده شریعتی
دانلود منبع اصلی این درس در این ترم
کتاب کارگاه کارآفرینی و تولید (فقط برای ایده گرفت کلی از درس)
سلام.ممنون از مطالب خوبتون.وب خیلی خوبی دارید