خلاصه کتاب مدیر تازه کار

پیشگفتار کتاب مدیر تازه کار

انتصاب به سمت مدیر، برای نخستین بار شاید از هیجان انگیزترین و در عین حال هراس انگیزترین تجارب زندگی کاری هر فردی محسوب شود. این تجربه به این دلیل هیجان انگیز است که به خاطر سخت‌کوشی خود، ارتقاء یافته اید و از این پس، علاوه بر استفاده از مزایای بیشتر، با مسائل جدی و جدیدی نیز رو به رو خواهید شد؛ اما از آن جهت هراس انگیز است که بعد از این مسئولیت عملکرد خود و سایرین را یک جا بر عهده خواهید داشت.

اما مدیریت چیست؟ مدیریت هم علم است و هم هنر. مدیریت به معنای انجام کار به وسیله‌ی دیگران است. مدیریت را از این رو هنر دانسته اند که برخی از مردم گویا مدیر به دنیا آمده‌اند. حتماً تا کنون به بازی کودکان توجه کرده‌اید. معمولاً تعداد معدودی از آن ها سایر بچه ها را وادار به تبعیت از خود می کنند و حال آن که بسیاری دیگر از بچه ها منتظرند که کاری به آن ها محول شود تا صرفاً همان کار را به نحو احسن انجام دهند. بنابراین می توان گفت فقط برخی از افراد هستند که استعداد مدیریت دارند. اما مدیریت، به نوعی علم نیز هست. همین مدیران مادرزاد نیز باید آموزش ببینند و هنر مدیریت خود را با دانش و علم مدیریت کامل کنند.

اما تئوری یا نظریه، با واقعیت و عمل، بسیار فاصله دارد؛ زیرا در زمینه ی علوم انسانی با «انسان» مواجهیم و انسان، بسیار پیچیده است.

راه های ایجاد انگیزه بسیارند و شاید گزافه نباشد اگر گفته شود که برای هر فردی باید روشی خاص و دیگرگونه برگزید و به قول معروف :«با هرکس باید با زبان خودش صحبت کرد».

این کتاب ۱۹ فصلی که هم برای تمامی مدیران تازه کار و هم برای بسیاری از مدیران کهنه کار آموزنده و جالب است، به بحث و بررسی واقعیت ها می پردازد. تا کنون کتاب های بسیاری در زمینه ی مدیریت به رشته ی تحریر درآمده، اما تعداد قلیلی از آن ها برای مدیران جدید نگاشته شده است. بیشتر کتاب های مدیریتی آکنده از تئوری های مدیریت است، اما واقعیت و عمل مبحث دیگری است.

مدیران تازه کار می خواهند بدانند که چه اقداماتی باید انجام دهند و از چه کارهایی باید پرهیز کنند. آنان به دنبال راه و روش عملی و هم چنین مثال یا نمونه ای ملموس و کاربردی هستند. این کتاب با فصول کوتاه که مطالعه ی هر کدام حداکثر به ۱۵ الی ۲۰ دقیقه وقت نیاز دارد، به مدیران جدید برخی از راه های موجود و عملی را نشان می دهد و به آن ها کمک می کند تا خود، روش های دیگری هم بیابند و با استفاده از خلاقیت و نوآوری خویش، مدیر موفقی باشند.

مدیران خوب در واقع الگوهای مناسبی برای کارکنان زیردست خود هستند و از این دیدگاه هم در آن ها ایجاد انگیزه می کنند و هم وجدان کاری و نظم و انضباط را در آن ها تقویت می کنند.

این نکته نیز حائز اهمیت است که کارکنان نیز باید دارای «فرهنگ اداری» باشند و نحوه ی برخورد با مدیر و همکاران خود را بدانند. در این زمینه، مطاله ی کتابی که اینک در دست دارید، کاملاً مفید و آموزنده است و امیدوارم بتواند نکات قابل استفاده ی کاربردی و مفیدی را در اختیار خواننده قرار دهد.