اگر میخواهیم مطلبی را خوب بخوانیم
باید آن را فعالّانه تفسیر کنیم، مطالب بدیل آن مطلب را تصور کنیم، نقدهایی که ممکن است به آن مطلب وارد شوند را نیز تصور کنیم و، خلاصه اینکه، به هنگام خواندن خلّاقانه بیندیشیم. علاوه بر این، هنگامی که میخوانیم باید (به نحو سنجشگرانه) ارزیابی و داوری کنیم. خوب خواندن (خواندن درست، واضح، رضایت بخش) ناگزیر باید «سنجشگرانه خواند» باشد.
اگر میخواهیم مطلبی را خوب بنویسیم
هرکدام از ما که از مهارتهای ابتدایی زبان برخوردار باشد میتواند انگارههایش را از مهارتهای ابتدایی زبان برخوردار باشد میتواند انگارههایش را بنویسد. میتواند انگارۀ مکتوب بیافریند. اما نوشتۀ ما زمانی خوب است که اندیشههایی واضح، همساز، و عقلانی را به صورت مکتوب درآوریم. نقطۀ مقابل این نوع نوشتن نوشتنی است که فاقد انضباط و ویژگی های سنجشگرانه است؛ این نوع نوشتن غالبا مبهم، پر از خلط و آشفتگی، و ناهمساز (بی بهره از پیوستگی منطقی) است.
اگر میخواهیم خوب سخن بگوییم
در مورد سخن گفتن نیز همین طور است. هرکس صورتهای ابتدایی یک زبان را بداند میتواند به آن زبان حرف بزند. اما برای آنکه خوب حرف بزنیم باید اندیشۀ واضح و همساز داشته باشیم؛ از آنچه میخواهیم بگوییم تصور روشنی داشت باشیم، بتوانیم اندیشه های خودمان را به صورت انگارههایی همساز درآوریم، و انضباطی پیدا کنیم تا به سنجههای کاربرد جا افتادۀ زبان پایبند باشیم.
اگر میخواهیم خوب گوش دهیم
همین مطالب دربارۀ هنر شنیدن نیز صادقاند. برای آنکه خوب بشنویم، باید بتوانیم آنچه گفته میشود را به درستی جمع بندی کنیم و معناهای مورد نظر گوینده را در ذهنمان بیافرینیم.
.:. منبع: ریچارد، پل؛ الدر، لیندا (۲۰۰۴)، ماهیت و کارکردهای تفکر نقادانه و خلاقانه، مترجم مهدی خسروانی، تهران: نشر نو، ۱۳۹۷، ص ۹۰-۹۱ .:.
.:. صحت و سقم محتوای این نوشته بر عهده راوی آن است .:.
.:. سایت سبک زندگی ارزش آفرینانه سایتی علمی – اجتماعی است و این نوشته لزوماً مورد تأیید یا رد ما نیست .:. درباره ما .:.