خواستاران تحقق خود نیاز شدیدی به خلوت گزینی و تنهایی دارند. با آن که از تماس با دیگران پرهیز نمی کنند، ظاهراً به دیگران نیازی ندارند. برای کسب رضایت به دیگران متکی نیستند و در نتیجه می توانند دور و برکنار از مردم بمانند. رفتار و احساساتشان تنها از آن خودشان است. یعنی می توانند خودشان تصمیم بگیرند. به نتایج خودشان برسند و انگیزش و نظام خود را تجربه کنند.
حال آن که روان نژندها معمولاً برای یافتن رضایتی که خود نمی توانند ایجاد کنند، از لحاظ عاطفی به دیگران عمیقاً وابسته اند. چون تصور پایداری از خود ندارند، برای حمایت و برای عقاید و ارزش ها و رفتارها به دیگران متکی اند. می توان آن ها را انگل هایی پنداشت که مطابق الگوی دلخواه پدران و مادران و مربیان و مبلغان می اندیشند و عمل می کنند. تصوری که این ها از خود دارند، فقط بازتابی از تصور دیگران است نه حاصل رشد و تکامل مستقل خودشان.
خواستاران تحقق خود به دیگران اتکا نمی کنند و نمی چسبند و خلوت و تنهایی را ترجیح می دهند. بدین سبب گاه دچار مشکلات اجتماعی می شوند. ممکن است مردم عادی آن ها را غیرصمیمی و پر افاده و حتی دشمن بپندارند. البته هدف اشخاص سالم این نیست و از دیگران عمداً دوری نمی کنند. فقط به دیگران نیاز شدید ندارند.
منبع:
شولتس، دو آن (۱۳۹۳)، روانشناسی کمال الگوهای شخصیت های سالم، ترجمه ی گیتی خوشدل، تهران: پیکان. ص ۱۰۶-۱۰۷.