✨ در روزگار ما، یکی از مؤلفه های مهم زندگی انسانی – آرامش – دستخوش بحران و تلاطم شده است و افراد سعی می کنند از راه های مختلفی (درست و نادرست) آن را به دست آورند.
⭐️ یکی از دلایلی که مولوی برای این ناآرامی ذکر می کند، داشتن تعلقات است. از نظر مولوی، آرامش واقعی در گرو کم کردن تعلقات است. آدمی باید بتواند هر چه را که موجب تعلق خاطر می شود، از خود دور کند. در واقع تعلقات همانند تیغ هایی هستند که بر روح و جان آدمی چنگ می زنند و زخم سنگینی بر دل و جان می نشانند. در جهان امروز عمدتاً مخالف این آموزه رفتار می شود.
📱💻🖥 فناوری های جدید همانند ماهواره، رایانه، اینترنت، تلفن همراه و… تا جایی که امکان جدیدی جهت زندگی بهتر در اختیار افراد قرار می دهد پسندیده است، اما همین که تبدیل به اشتغال بیهوده و از بین رفتن فرصت برای فکر کردن پیرامون خود را از انسان سلب کند باید دور شود، در غیر این صورت به قول مولوی، همانند آبی است که به جای آن که در زیر کشتی باشد و باعث نجات کشتی شود، به درون کشتی می رود و موجب هلاکت آن می شود.
🔹مال را کز بهر دین باشی حمول
نعم مال صالح خواندش رسول
آب در کشتی، هلاک کشتی است
آب اندر زیرکشتی، پشتی است🔹
مولانا سرچشمه خوشی و ناخوشی ها را درونی می شمارد نه بیرونی. او در تبیین این قضیه، شخصی گرسنه را مثال می آورد که ساده ترین غذا، بیشترین لذت را برای او به بار می آورد و چون سیر شد، رنگین ترین غذاها در نظر او لذت نمی آفریند و چه بسا نفرت هم برانگیزد.
🔹راه لذت از درون دان، نه از برون
ابلهی دان جستن قصر و حصون
آن یکی در کنج مسجد، مست و شاد
وان دگر در باغ، ترش و بی مراد🔹
🖇 پی نوشتها:
۱- نوشته فوق از اینجا به قلم حسین نعمتی برگرفته شده و توسط بنده تصرفات و تلخیصاتی در آن صورت پذیرفته 😌.
۲- متن کامل شعر را می توانید از اینجا بخوانید.
۳- جرقه تهیه این متن، هنگام چک کردن اینستاگرامم و مواجهه با پست اخیر دکتر رفتاری در اینجا به ذهنم خورد.
۴- من نمی دانم در شعر “مسجد” صحیح است یا “زندان”. در عکس زندان نوشته شده و در منبع ۱ و ۲ مسجد.
درود بسیار عالی اگر توام با عمل باشد انسان دیگه دنبال بهشت نمیگردد چون بهشت رادر درون خود احساس می کند