«غرقه شدن یا تجربه ی اوج»، در زمان هایی که در جستجوی شکوفایی، کار کردن برای رشد و پیشرفت دادن استعدادهای هنری، ورزشی، فرزندپروری، ریاضیاتی و … خود هستیم، احتمال وقوع بیشتری دارد.
منشأ انگیزش درونی، آن احساس لذت و رضایت مندی زائدالوصفی است که به نوبه ی خود محصول پرداختن به کار مورد علاقه است. کاری که از صمیم دل خواهان انجامش هستیم و دوستش می داریم، لذت بخش هم خواهد بود و این، خود موتور پیشرانه ی ما در مداومت بر انجام هر کاری است.
«غرقه شدن» قسمی از انگیزش درون زاد است و ای بسا ژرف تر است.
وقوع جریان، مستلزم وجود درجه ای از پیچیدگی و پیشرفتگی در ساختار مغز است و اگر اتفاق بیفتد، به نوبه ی خود به این پیچیدگی و پیشرفتگی خواهد افزود.
روی دادن جریان، نشانه ی آن است که ما در مسیر درست قرار گرفته ایم و کار درست را انجام می دهیم. غرقه شدن، به معنای رشد، تکامل و پیوستاری از شکوفایی است.
منبع:
فرانکلین، ساموئل اس (۱۳۹۲)، روان شناسی شادی، مترجم علیرضا سهرابی و فرامرز سهرابی، تهران: پندار تابان. ص ۷۹.