من در دهه ۱۹۶۰ فهمیدم دو احساس شرم و دستپاچگی، ریشه اصلی بسیاری از اختلالات انسان هستند…
دلیل شرم نیز همین ملامت خود است. شما میخواهید کاری را خوب یا کاملاً خوب انجام بدهید ولی نمیتوانید طبق توقعتان عمل کنید. همچنین ممکن است دیگران شاهد بی کفایتی شما باشند، یا تصور میکنید شاهد بی کفایتی شما هستند. در نتیجه خودتان را بابت عملکرد «ضعیف» تان و شاهد بودن دیگران تحقیر میکنید…
شرم ریشه بسیاری از اختلالات است و معمولاً شامل موارد زیر میشود:
- انجام دادن یک عمل «احمقانه» یا «غلط»
- پی بردن دیگران به این که عمل مورد نظر را ما انجام دادهایم.
- تصدیق «بد» بودن یا «شرم آور بودن» این عمل
- «احمق» یا «بی لیاقت» خطاب کردن خودمان به دلیل انجام دادن آن عمل.
آدم شرمگین خودش را شرم آور میبیند نه اعمالش را و فکر میکند هیچکس «اشتباه وحشتناک» او را نمیبخشد چون آنها «اصولاً» باید این کار را بکنند!
منبع:
الیس، آلبرت (۱۳۹۱)، احساس بهتر بهتر شدن بهتر ماندن، مترجم مهرداد فیروزبخت، تهران: خدمات فرهنگی رسا. صص ۲۳۱-۲۳۳.