دلسوزی، دومین نوع ارتباط صمیمانه، لازمه اش درک وضعیت واقعی بشر و احساس همبستگی با همه ی مردم است.
شخصیت سالم توانایی فهمیدن دردها و هیجان ها، ترس ها و شکست هایی را که خاصیت و ویژگی هستی انسان است دارد. این حس همدردی، زاییده ی «گسترش تخیل» و احساسات شخص از مفهوم گسترده ی انسانیت است.
در نتیجه ی توانایی دلسوزی، شخصیت سالم در برابر رفتار مردم شکیباست. و درباره ی آن ها حکم نمی کند و محکومشان نمی کند.
شخص سالم با آگاهی از این که خود نیز ضعف هایی دارد، خطاها و سستی های بشر را می پذیرد.
حال آن که روان نژند ناشکیباست و از فهم کلیت تجربه های اساسی بشری عاجز است.
منبع:
شولتس، دو آن (۱۳۹۳)، روانشناسی کمال الگوهای شخصیت های سالم، ترجمه ی گیتی خوشدل، تهران: پیکان. ص ۲۸.
هیمشه در مورد صبر در برابر رفتارهایی که برایم ناپسند است چالش دارم.
که بزرگترین چالش به نظرم، دانستن زمانی است که باید پاسخی گفت و زمانی است که باید صبر نشان داد.