مشخصات تدوین، پژوهش یا پروژه
نام درس: مهارت ها و قوانین کسب و کار
موضوع: مذاکره با خود
درجه کیفی: + B
تهیه کننده: مهدیه وحید مقدم
توجه
این مطلب توسط یکی از دانشجویان و با توجه به ادراکش از مبحث مربوطه تهیه شده است، لذا ممکن است ایراداتی در آن نیز یافت شود. بنابراین پیشنهاد می شود با رویکرد انتقادی به آن نگریسته شود.
خوشحال می شویم اگر نکته یا مطلبی در این حوزه دارید، برای ما ارسال کنید تا غنی تر گردد.
فکر کنید در شرکتی که آنجا کار می کنید، قصد دارن تعدادی از کارمندها رو به هر دلیلی اخراج کنن و شما یکی از اون کارمندها هستید! وقتی این موضوع رو میفهمید جملاتی به ذهنتون میاد و شما مرورشون می کنید. این میشه مذاکره با خود!
رفتار های غلط در مذاکره با خود
تمرکز روی نکات منفی بدون توجه به راه حل
به جای اینکه به منفی ها توجه کنیم باید نکات مثبت رو ببینیم، به عبارتی نیمه ی پر لیوان رو. مرور مشکلات چیزی رو درست نمی کنه و باید فکر راه حلش باشیم.
قضاوت
مثلا من هر پیشنهادی به مدیرم دادم تا حالا رد کرده، پس قطعاً این هم رد می کنه! در حالی که باید بگیم ممکنه این بار موافقت کنه.
پیشگویی کردن
پیشگویی هم منفی داریم و هم مثبت. برای منفی می گیم من می دونم نمی شه، می دونم نتیجه خوبی نداره، مثبت هم مثلاً من می تونم مشتری خوب جور کنم که این یه جور لاف زدنه وقتی نتونیم عمل کنیم. پیشگویی چه مثبت چه منفی غلطه.
احساسات
مذاکره احساساتی باعث واکنش های لحظه ای می شه. مثلاً من چکار به آخرش دارم، فقط می خوام حال فلانی رو بگیرم! این نوع رفتار ها و واکنش ها نتیجه ی مذاکره ی احساسی با خودمون هست که در آخر هم پشیمون می شیم.
مقصریابی
وقتی اتفاقی میفته مهم نیست کی مقصره، مهم حل اون اتفاقه. مثلاً امروز مدیر جواب سلام من رو نداد! مهم نیست کی زیرآب زده مهم اینه که مدیر جواب نداده و باید باهاش حرف بزنم تا حل بشه.
برچسب زدن
این کار در برخورد ما تاثیر داره. مثلاً من می گم منشی مون احمقه! در حالی که باید بگم منشی دیروز با کارش منو دلخور کرد. این واقعی تره!
بایدها و نبایدها
مثلاً جلسه ی امروز باید خوب تموم بشه. نباید بذارم کلاه سرم بره! این جملات غلطن! چون ما وقت می ذاریم و مذاکره می کنیم؛ اگر خوب بود وارد مذاکره ی بعدی می شیم و اگر خوب نبود همونجا کات می کنیم. بنابراین چیزی به اسم باید و نباید وجود نداره.