من فکر کنم تا حالا کتاب ها و مطالبی که به مسئله “نوروز” پرداختند بیشتر از نگاه یک “ایرانی مسلمان” به قضیه نگریستند تا یک “مسلمان ایرانی”! اما کتاب “نوروز در جاهلیت و اسلام” به قلم سید محمد محسن حسینی طهرانی به نقد ماهیت دینیِ مسئله “نوروز” از نگاهی که گفتم پرداخته:
“در اینجا مسألۀ عید نوروز به عنوان یک سنّت دیرینه، مورد سؤال و تأمّل قرار میگیرد که دلیل و توجیه عید بودن چنین ایّامی چه میباشد؟ و چرا از بین فصول و ایّام سال، به خصوصِ این ایّام به عنوان عید باید مطرح گردد و پس از گذشت قرنها تبدیل به یک سنّت و عادت ملّی شود؟ سنّتی که مخالفت با آن موجب حیرت و استیحاش مردم عوام و بلکه خواص خواهد بود و برخی برای تأکید بیشتر و اثبات مؤکّد، متوسّل به آثار و ادلّۀ شرعی گردند و سرنخهایی از تأیید و امضای شریعت ارائه دهند و مهر تثبیت را از قِبَل دیانت و زعامت دینی بر پای صفحۀ بلاغ و ابلاغ آن بنهند و آن را مفروغٌ عنه از ناحیۀ شرع قلمداد کنند!”
خوندن کامل این کتاب رو به “مسلمانان ایرانی” و نه “ایرانی های مسلمان” پیشنهاد می کنم!😉 توضیح تفاوت جدی این دو را شاید در پستی دیگر دادم!
قبل از خوندن ادامه این پست و خود کتاب، برای اینکه وقتتون تلف نشه، مطمئن شوید مطلب زیر در مورد شما صادقه: 🔽
🔻”روی این سخن و نوشتار متوجّه افراد و رادمردانی خواهد بود که با فکر باز و حرّیّت و آزادی مستمرّ و اهتمام به شناخت معارف و حقایق، بدون هیچگونه ملاحظۀ مصالح اجتماعی و عامیانه و تبعیّت کورکورانه و تقلید جاهلانه از مصادر تخیّل و اوهام، به دنبال معرفت واقع و تحصیل مراتب کمال و ظرفیّت وجودی خویش میباشند و آیۀ شریفه: فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه را همیشه نصبالعین و اسوۀ رفتار و افکار خویش قرار دادهاند.
و امّا نسبت به آن دسته از افراد که از ابتدا با طرح اینگونه مسائل، از در عناد و لجاج برآمدهاند و بدون تصوّر و هضم مطالب، به انکار و رفض آن میپردازند، ما را بحثی نیست و این نوشته با آنان کاری ندارد و مخاطب خویش نمیشناسد.”🔺
یه سری از مطالب کتاب رو که برام جالب بوده با کمک دو کانال “@maktabevahy_pub” و “@anvarmalacot” اینجا اوردم:
🔆 نوروز در ایران باستان در یک وقت ثابت نبوده است و از سال ۴۶۷ ه.ق به دستور سلطان سلجوقی در اول فروردین قرار گرفت.
🔆 علت عید گرفتن نوروز، رسیدنِ بهار و طراوت طبیعت نیست؛ چون فصل بهار در مناطق ایران و جهان، مختلف است و همچنین در ایران باستان چنین تلقی ای نبوده است و تا سال ۴۶۷ه.ق نوروز در ایامی مثل خرداد ماه بوده است.
🔆 روایاتی که در تایید نوروز وارد شده است از جمله روایت مُعلّی بن خُنیس از هر جهت؛ چه از جهت سند و چه از جهت متن، بی اعتبار است و در آن تناقضات بسیار است و در مقابل آن روایاتی قرار دارد که نوروز را عیدِ محو شدۀ اسلام می داند و اینکه به جای مهرگان و نوروز، عید قربان و فطر جایگزین شده است.
🔆 صلۀ رحم در این ایام، مجوّزِ صحّت این عید نمی شود؛ چون هر کاری در زمان خویش پسندیده است.
🔆 عید غدیر مصادف با نوروز نبوده است، بلکه ۲۷ اسفند بوده است. دیگر وقایعی که در این روایات مجعول، مصادف با نوروز تلقی شده است نیز از منظر تاریخی مخدوش است.
🔆 در اسلام معیار، عقلانیت و تقوا و انسانیت است نه ملیّت و قومیت و نژاد. بنابراین جواز برگزاری این عید به نام عید ملی، وجهی نخواهد داشت.
🔆 ارتباط با قوم و خویش و صله رحم بسیار خوب و پسندیده است اما همین ارتباط اگر در فضای چنین سنتی قرار بگیرد، دیگر ممدوح و پسندیده نیست.
🔆 هدیه دادن و عیدی دادن به یکدیگر و خصوصاً اطفال بسیار مناسب و شایسته است، اما این هدیه و عیدی اگر در فضای پیروی از سنت باستان و آیین کهن باشد، دیگر صحیح نخواهد بود.
🔆 دل جویی از گرفتاران و مستمندان همیشه مناسب و شایسته است و هیچ گاه نباید این مسأله فراموش شود و از آن غفلت شود ولی این کار با عنوان محوریت این آیین، دیگر مناسب نیست.
🔆 امام موسى بن جعفر علیهما السّلام فرمودند: من هرچه در اخبار و آثار جدّم رسول الله تفحّص کردم، براى چنین عیدى نشانى نیافتم و این یک سنّتى است از سنّتهاى پارسیان که اسلام آنها را محو و نابود ساخته است؛ و پناه مى برم به خداى منّان از اینکه من پس از محو آن، دوباره آن را احیا سازم و زنده گردانم (مناقب آل ابی طالب جلد۴ صفحه ۳۱۸)
این کتاب رو هم می تونید از سایت “سرای جاوید” اینترنتی بخرید و هم می تونید نسخه مجاز پی دی افش رو دانلود کنید. این نسخه را خود انتشارات مکتب وحی به صورت رایگان در اختیار افراد قرار داده است.