..:.. چندی پیش یه سری از دانشجوهام با پیشنهاد من، یه تیم رو تشکیل دادند و قرار شد به یه کارگاه برن و ازش گزارش تهیه کنند؛ ولی متأسفانه در کار تیمی خود هماهنگی لازم رو نداشتند. ازشون خواستم برا اینکه خودشون هم نقاط ضعفشونو بهتر متوجه بشن و بتونن در کارهای تیمی بعدی بیشتر دقت کنند تا موفق بشن، نظرشونو تحت عنوان «چرا در کار تیمی زاییدیم؟» برام بفرستند ..:..
به نام خداوند وقتی اسم کار گروهی به گوش میرسد همه ی آدم ها فکر میکنند که شرکت کردن در کارهای تیمی خیلی آسان تر از کارهای انفرادی است. میدانید چرا؟ به دلیل اینکه فکر میکنند از مسئولیت آن ها کاسته میشود و کارشان آسانتر…. البته شاید هم درست فکر میکنند زیرا افرادی که مسئولیت پذیر نیستند کارهای گروهی برایشان خیلی آسونتره به دلیل اینکه وظیفه ی خود را انجام میدهند و با خودشون میگن درست انجام شد، شد، نشد هم این یک کار تیمی بوده و فقط به من ربط ندارد که! در کارهای گروهی همیشه یک نفر باید بار مسئولیت کل گروه را بر عهده بگیرد حتی اگر شخصی مسئولیت و وظیفه ی خود را به خوبی انجام ندهد، مسئولیت او را معمولا فردی بر عهده میگیرد که سرگروه میباشد. ولی طبق تجربه ی خودم کارهای انفرادی بازده ی بهتری دارد به دلیل اینکه کار متعلق به یک نفر میشود و فرد تمام تلاش خود را میکند تا بهترین ارائه را به استاد خود تحویل دهد. کارهای گروهی برای من آزاردهنده است و کارهای انفرادی را به کارهای گروهی ترجیح میدهم البته کارهای گروهی که فقط بین دو نفر باشد که طرف مقابل تفاهم زیادی باخود شخص داشته باشد، کار خیلی هم آسانتر میشود البته فقط دونفر. باتشکر از زحمات شما استاد عزیز
همانطور که مشخص است کار تیمی کاری است که افرادی برای انجام پروژه ای به صورت گروهی فعالیت میکنند و مسئولیت هایی به آن ها اعمال می گردد. با تشکر
کارهای گروهی مشکلاتی را با خود به همراه دارد که به چند مورد آن اشاره میکنم:
۱.نداشتن اطلاعات عمومی
۲.آشنا نبودن دانشجو به کامپیوتر(به روز نبودن اطلاعات)
۳.نداشتن نماینده برای گروه
۴.نداشتن ارتباط جمعی بین افراد (رفت و آمد که باعث میشه افراد باهم مشورت کافی نداشته باشند)
۵.نداشتن تخصص لازم و نداشتن امکانات برای کسی که تخصص یا مهارت دارد یا بالعکس
۶.نداشتن احساس مسئولیت پذیری و طریقه انجام آن
در اینجا به مشکل نداشتن مسئولیت پذیری میپردازم که در کار گروهی ما مهم ترین مشکل از نظر من شناخته شده است؛
در کار گروهی به هر یک از افراد مسئولیتی اعمال میگردد که بدون شک باید به نحو احسن انجام شود٬ اما وجود افرادی که به مسئولیت خود اهمیت نمیدهند مشکل ساز میشود و بی اهمیت بودن آنها به کارشون باعث میشود که آنهایی که مسئولیت خود را بهترین نحو انجام میدهند، واکنش نشان دهند زیرا آنها فکر میکنند یا یقینا حقشان ضایع شده است چون باعث می شوند پروژه با نقص به دست کارفرما یا استاد قرار بگیرد و باعث میشوند افراد با مسئولیت باید جرم آنها را بکشند چون براشون مهم است که پروژه کامل به دست استاد برسد اینجاست که بی مسئولیتی و یا نداشتن احساس مسئولیت بعضی افراد باعث میشود در کار تیمی زایید .
نتیجه گیری :به نظر من درسته بعضی مسئولیت ها به کسی واگذار میشود که مهارت آن را ندارد ولی وقتی مسئولیتی را می پذیرد، باید به بهترین نحو اجرا کند .
باتوجه به مزیت و فایده هایی که کار تیمی دارد از جمله تقسیم شدن کارها، انجام شدن کارها در مدت کوتاه تر و….، زیان هایی هم دارد که باعث اختلال در کار میشود. کار تیمی باید رهبری و مدیریت صحیحی داشته باشد و باید دقت داشته باشیم برای یک کار تیمی براساس توانایی های هر فرد کاری به او بسپاریم. کارتیمی یا گروهی مثل گروه مدرسه، گروه انجام یک پروژه، خانواده و یا یک گروه ورزشی باید نقاط قوت و ضعف افراد رابدانیم و بسنجیم. در کار گروهی همانطور که از اسمش پیداست، یک کار چند نفره است و تکروی جایز نیست. در کار تیمی باید کارها تقسیم شده و هر کدام کار را آنطور که مدیرنظارت میکند انجام دهیم. اگر مدیریت ضعیف باشد، مطمئنا در کار تیمی تناقض ایجاد میشود و باعث چالش گروه میگردد. مدیر گروه باید تمام امکانات را برای افرادش در نظر بگیرد و خود را عضوی از گروه بداند نه فقط نظاره گر! اگر کسی در گروه به دنبال منافع خود باشد و فقط به دنبال این باشد که برتری خود را نشان دهد، این گروه هیچ ارزشی نخواهد داشت. هستند گروه هایی که تکروی در آنها زیاد است، افراد به دنبال منافع خود هستند و به همین دلیل کار به خوبی پیش نمیرود. از نظر من کار تیمی زمانی مفید است که افراد نسبت کمی باهم دارند؛ دوست یا خویشاوند نیستند زیرا اگر کم کاری کنند، بدون رودربایستی تذکرات لازم را بدهند و باید همه ی زحمات گروه را در نظر گرفت که چه کاری انجام داده اند در غیر این صورت کار تیمی هیچ ارزشی نخواهد داشت زیرا باعث تلف کردن وقت و به تأخیر انداختن کارها میشود. نتیجه گیری: زمانی کار تیمی با ارزش است که مدیر تمام جوانب را در نظر بگیرد و تکروی و کجروی نباشد و همه باهم هماهنگ کار را انجام دهند اما چون عده ای تکروی میکنند و ریلکس هستند و عده ای سعی و تلاش میکنند و در بعضی مواقع عدهای که به دنبال منافع خود در کار تیمی هستند، باعث میشود سعی و تلاش افراد دیگر در نظر گرفته نشود و کار تیمی هیچ ارزشی نخواهد داشت .
کار تیمی کاری است که عده ای مسئولیتی را میپذیرند و با یکدیگر کار را تقسیم بندی میکنند. همه ی افراد به آن اندازه ای که مسئولیت را به عهده گرفتند، اختیار هم دارند. در کار تیمی باید همکاری باشد تا کار ها به درستی و در کوتاه ترین زمان به پایان برسد. کار تیمی فایده های بسیاری دارد اما در مقابل این فایده ها سختی و مشکلاتی هم دارد که اگر آنها را درنظر نگیریم، به مشکل جدی بر میخوریم. کار تیمی از بخش های مختلفی تشکیل شده است. باید ببینیم تا چه اندازه میتوانیم از عهده ی کاری که مسئولیت آن را پذیرفته ایم بر می آییم. در کار تیمی همه ی افراد باید در یک سطح باشند، کم کاری نباشد تا حق کسی ضایع نشود. ملاک ما از کار گروهی گرفتن نمره یا برد و باخت نیست بلکه نوعی فعالیت است که ما باید در آن شریک باشیم و خود را بسنجیم تا چه اندازه از عهده این کار بر می آییم؛ اما هستند کسانی که در کار گروهی خودخواهی پیشه میکنند و به فکر بقیه افراد نیستند وبه فکر اینن که خودی نشان دهند و بعضیا تنبلی و بی تفاوتی را پیش میگیرند و این به ضرر گروه است. اگر افراد گروه مراقب رفتار و کردار خود نباشند و احساس مسئولیت نکنند، کار تیمی ارزش ندارد و کار انفرادی خیلی مفید تر از کار تیمی میشود و گاهی هم به دلیل اینکه همگروهی های خود را نمیشناسیم، با مشکلات زیادی مواجه میشویم؛ بخاطر همین خود بشخصه کار انفرادی را ترجیح میدهم .
کار گروهی چیست؟ کار گروهی معمولا بین ۲ نفر یا بیشتر تشکیل میشود که برای هدفی مشترک با هم مشارکت دارند و با هم هماهنگی خاصی دارند. در کار گروهی باید چگونه بود؟ در کار گروهی باید با هم هماهنگ باشیم و هر کس مسئولیتی را بر عهده بگیرد. برای رسیدن به هدف یا تحقیق یا پروژه ای که داریم تلاش کنیم تا به نتیجه ای که انتظار داریم برسیم. کار تیمی بهتر است یا فردی؟ کار تیمى به دلیل زیاد بودن افراد بهتر از کار انفرادی یا فردی است، بار مسئولیت هم بر دوش یک نفر نیست و همه با هم، همفکری میکنند. نتیجه : ما برای این که از همون اول با هم هماهنگی نداشتیم و هر کس به فکر راحت بودن فعالیت خودش بود نتونستیم به اون نتیجه ی دلخواهمون برسیم و در کار گروهی ما همفکری نبود و همه فعالیت نداشتیم. یکی تا دیر وقت رو پروژه فعالیت داشت و کار میکرد در صورتی که دیگری کاری انجام نمیداد و ناراحتی برای نصف گروه بود. و این بود که از هم دلخور میشدیم و با هم بحث میکردیم و نتیجه ای که میخواستیم که اگه بهتر همفکری میکردیم به دست میاوردیم، به دست نیاوردیم.
در کار گروهی اگر ۴ نفر باشیم، ۴ تا مغز متفکر و خلاق داریم و زودتر به نتیجه میرسیم.
کار انفرادی سختی بیشتری نسبت به کار گروهی دارد و تلاش بیشتری میخواهد، در کار گروهی همه فعالیت دارند و مهارت های هر نفر میتواند برای بهتر شدن پروژه کمک کند ولی وقتی تنها باشیم، وقت کافی برای بهتر انجام دادن کار و پروژه نداریم.