گزارش جلسه پانزدهم و شانزدهم درس مدیریت استراتژیک در تجارت الکترونیکی – واحد طبرسی

مشخصات گزارش

نام درس: مدیریت استراتژیک در تجارت الکترونیکی
شماره جلسه: ۱۶ و ۱۵
تاریخ جلسه: ۹۴/۰۳/۰۶
درجه کیفی: +A
تهیه کننده: سحر معصومی

توجه

گزارش صرفاً خلاصه ای از آنچه که در کلاس اتفاق افتاده می باشد و برای دانشجویانی آماده گردیده که به هر دلیل نتوانستند در آن جلسه حضور به عمل رسانند. لذا به هیچ عنوان نباید به عنوان جزوه آن جلسه تلقی گردد.

کلاس مدیریت استراتژیک حدود ساعت ۱۷ با ارائه ی خانم فخامتی شروع شد، که موضوع ارائشون جنگل استراتژی بود. از اونجایی که تعداد اسلایدهاشون زیاد بود، حدود ۴۹۰ اسلاید بنده سعی کردم که نکات مهم از اسلایدها را نت برداری کنم و بصورت خلاصه وار برای شما گزارش کنم.

مقدمه کتاب :

استراتژی خـط مشی و یا برنامه ای برای رسـیدن به هدفی خاص.

استراتژی در قالب جنگلی که حیوانات گوناگون دارد و هر کدام سمبل یک مکتب فکری است.

مکاتب :

تدوین استراتژی به عنوان یک فرآیند مفهومیمکتب طراحی
تدوین استراتژی به عنوان یک فرآیند تحلیلیمکتب موقعیت یابی
تدوین استراتژی به عنوان یک فرآیند تخیلی و بینشیمکتب کارآفرینی
تدوین استراتژی به عنوان یک فرآیند ذهنی و فکریمکتب شناختی
تدوین استراتژی به عنوان یک فرآیند نوظهورمکتب یادگیری
تدوین استراتژی به عنوان یک فرآیند مذاکرهمکتب قدرت
تدوین استراتژی به عنوان یک فرآیند جمعیمکتب فرهنگی
تدوین استراتژی به عنوان یک فرآیند واکنشیمکتب محیطی
تدوین استراتژی به عنوان یک فرآیند تحول و دگرگونیمکتب ترکیب بندی

پنج P برای استراتژی : ( که برای امتحان مهم هست)

5P
۵P
  • تعریف استراتژی از نظر رایت: ((برنامه های مدیران ارشد برای دسـتیابی به نتایجی کـه با رسالـت و اهـداف سازمان سازگـار است)).
  • استراتژی به عنوان برنامه (استراتژی مورد نظر) و اسـتراتژی به عنوان الگو (استراتژی تحقق یافته).
  • استراتژی سنجیده و غیر منتظره.
  • استراتژی به نام استراتژی چتری.
  • Egg McMuffin
  • استراتژی موقعیت و استراتژی دورنما.
  • استراتژی یک حیله گمراه کننده، غلبه بر دشمن و رقیب.

استراتژی ها خواه خوب، خواه بد:

  1. استراتژی جهت و مسیر را تعیین می کند.
  2. استراتژی بر تلاش تمرکز می کند.
  3. استراتژی، سازمان را تعریف می کند.
  4. استراتژی، ثبات و تداوم را به وجود می آورد.

مدل اولیه مکتب طراحی:

این مدل بـرای ارزیابی مـوقعیت های داخلی و خـارجی یعنی تهدید ها و فرصت ها، و نقاط قوت و ضعف است.

ریچار راملت، بهترین آزمون را برای ارزیابی و انتخاب استراتژی ارائه داده است:

سازگاری ، انطباق ، مزیت ، امکان سنجی

چهار حالت که سازمان باید به سمت مکتب طراحی تشویق شود:

  1. یک ذهن می تواند با همه اطلاعات مربوط به تدوین استراتژی سر و کار داشته باشد.
  2. این ذهن قادر است آگاهی کامل، مفصل و دقیقی از موقعیت مورد بحث داشته باشد.
  3. اطلاعات مربوطه باید قبل از اجرای استراتژی جدید مورد نظر، دایر شود.
  4. سازمان مورد بحث باید آماده پیش بردن یک استراتژی که اساساً صریح است، باشد.

تشکیل استراتژی به عنوان یک فرآیند رسمی : مکتب برنامه ریزی همزمان با مکتب طراحی ظهور یافت.

مدل های اولیه برنامه ریزی استراتژیک :

مرحله تعیین اهداف- مرحله ممیزی داخلی- مرحله ارزیابی استراتژی-مرحله عملی سازی استراتژی – زمان بندی کل فرآیند برنامه ریزی

کنترل عملکرد و برنامه ریزی اقدام
کنترل عملکرد و برنامه ریزی اقدام

استراتژی ها عبارتند از: موقعیت های کلی، و به بیان دقیق تر مشترک و قابل شناسایی در بازار.

بازار (زمینه) اقتصادی و رقابتی است.

فرآیند تدوین استراتژی، عبارت است از انتخاب این موقعیت های کلی براساس محاسبه تحلیلی.

مقابله با جنگ های شرکتی

برای یک شرکت بزرگ:

  1. برنامه ریزی خیلی مهم است.
  2. از افراد خرده گیر و بی هویت دوری کنید.
  3. قدرت و ثبات شرکت را حفظ کنید.

برای یک شرکت کوچک:

  1. هنگامی حمله کنید که دشمن عقب نشینی می کند.
  2. از همه فرصت ها کاملا استفاده نکنید.
  3. تا حد امکان سعی کنید جلب توجه نکنید.
  4. سریع عکس العمل نشان دهید.

چهار اصل وجود دارد که گردش نقدینگی یک محصول را تعیین می کند:

  1. حاشیه سود و نقدینگی ایجاد شده تابع بازار است.
  2. رشد به منابع نقدی برای سرمایه گذاری مازاد نیاز دارد.
  3. سهم بالای بازار باید کسب یا خریداری شود.
  4. هیچ بازار محصولی نمی تواند به طور نامحدود رشد کند.

مدل تحلیل رقابتی (( پورتر))

  1. تهدید تازه واردها.
  2. قدرت چانه زنی عرضه کنندگان و تامین کنندگان شرکت.
  3. قدرت چانه زنی مشتریان شرکت.
  4. تهدید کالاهای جانشین.
  5. شدت رقابت در میان شرکت های رقابت کننده.

استراتژی های کلی (( پورتر))

  1. دو نوع مزیت رقابتی وجود دارد که شرکت ها نمی توانند از آنها بهره مند شوند: ۱.هزینه پایین و ۲.تفکیک
  2. سه استراتژی کلی از نظر پورتر: رهبری هزینه، تفکیک و تمرکز.
  • رهبری هزینه: شرکت، تولید کننده کم هزینه در صنعت باشد.
  • تفکیک: توسعه کالاها یا خدمات منحصر به فرد و بی نظیر، با اتکا به وفاداری مشتری به مارک تجاری است.
  • تمرکز: ارائه خدمات به بخش های کوچک بازار. این تمرکز ممکن است، ((تمرکز بر تفکیک)) باشد که پیشنهادات در بازار مرکزی تفکیک می شوند یا ((تمرکز بر هزینه)) که شرکت محصولات خود را با قیمت پایین در بازار مرکزی به فروش می رساند.

زنجیره ارزش، روش سیستماتیکی را برای آزمایش همه فعالیت های یک شرکت و نحوه تعامل آن فعالیت ها با هم فراهم می نماید.

برای شناخت چشم انداز استراتژیک و نحوه شکل گیری استراتژی ها ما باید ذهن استراتژی را مورد بررسی قرار دهیم، این کار به عهده مکتب شناختی است.استراتژیست ها عموماً خود آموخته هستند، آن ها ساختارهای علمی و فرآیندهای فکری خود را از طریق تجربه مستقیم بدست می آورند.

انحراف هایی که بر تصمیمات مربوط به فروش تاثیر می گذارند:

استدلال قیاسی – سراب کنترل – تعهد فزاینده

یادگیری به عنوان ایجاد دانش :

  1. یک محرک جدید در این مکتب ((ایجاد دانش)) است.
  2. چهار روش تبدیل دانش: اجتماعی کردن – بیرونی کردن –ترکیب – درونی کردن

شغل ها به دو دسته تقسیم می شوند: شغل های من و شغل های شما. شغل های من پیشنهادهای خیرخواهانه ای هستند که برای پیشرفت خودم و دوستان خاص من ارائه می شود. شغل های شما توطئه ها و دسیسه های خائنانه برای پیشرفت خودتان و دوستانتان است و در لباس پیشنهادهای خیرخواهانه جلوه می کند.

انواع مراحل شناسایی:

مرحله توسعه – مرحله ثبات – مرحله انطباق – مرحله تکاپو -مرحله انقلاب

چار چوب یکپارچه ساز برای یادگیری سازمانی

ورودی ها- نتایج
فرآیند
سطح
تجاربتصورات

استعاره ها

شهودفردی 

 

 

گروهی

 

 

 

 

سازمانی

زباننقشه شناختی

مکالمه-گفتگو

تفسیر
شناخت مشترکتوافق متقابل

سیستم های تعاملی

یکپارچه سازی
طرح ها، روال، هنجارهاسیستم های تشخیصی قوانین و رویه ها نهادینه سازی

سازمان سه استراتژی اساسی را در اختیار دارد:

  1. سازمان هنگامی می تواند به هر تقاضا صرفاً رسیدگی کند که آن تقاضا به وجود آید.
  2. سازمان می تواند از لحاظ استراتژیک به کسی اطلاعات ندهد و یا اطلاعات را فاش کند.
  3. سازمان می تواند گروه ها را به جان هم بیندازد.

عوامل منطقی، بوروکراتیک و سیاسی

  1. مدل عامل منطقی: این مدل، اقدامات دولتی را ((فعالیت های کمابیش هدفمند دولت های ملی متحد)) می داند.
  2. مدل فرآیند سازمانی: این مدل، فرآیند درونی و سیستمی دولت را مورد توجه قرار می دهد.
  3. مدل سیاست دولتی: آنچه اتفاق می افتد، نتیجه بازی چانه زنی در میان بازیگران دولت است.

ارائه تموم شد سپس استاد از خانوم محمدی خواستند که توی ۳ دقیقه راجع به کل کتاب صحبت کنن و همینطور خانوم فخامتی. بعدشم که یکسری سوال پرسیدند از جمله مکتب طراحی چیست و استدلال سرابی و …….

————————————————————————————————————————————-

نوبت رسید به ارائه ی خودم که قرار بود توی یک ربع توضیح بدم، موضوع ارائم تفکر استراتژیک بود که از سایت حجاریان انتخاب شده بود و من بصورت خلاصه ارائم را توضیح میدم :
عناوین مورد بررسی:

  • اهمیت منابع انسانی
  • مفهوم تفکر استراتژیک
  • ضرورت توسعه تفکر استراتژیک

اهمیت منابع انسانی : روند حرکت از سوی اقتصاد و محصول بر پایه دارائی های مشهود به سوی اقتصاد دانشی بر پایه دارائی های نامشهود اتفاق افتاده است.

در حوزه مدیریت استراتژیک اندیشه وتفکر کارکنان رابه نام”تفکر استراتژیک“ می شناسیم.

نتایج تحقیقات انجام شده در میان مدیران استراتژیک شرکت ها : مشکل اصلی که توسط اکثر مدیران ارشد، اشاره شد، تفکر استراتژیک بود . برای مثال، یکی از مدیران ارشد از یک شرکت با سیستم برنامه ریزی استراتژیک رسمی چنین می گوید: مدیران ارشد ما درگیر جزئیات می شوند و دیدگاه استراتژیک خود را از دست می دهند. براساس تحقیقی انجام شده، نشان می دهد ۹۰ درصد از مدیران و معاونان، قدرت استنتاج، ظرفیت یا آموزش لازم را ندارند تا یک هدایت کننده شایسته برای شرکتشان باشند .

مفهوم تفکر استراتژیک

برخی آن را به صورت واژه ای قابل تعویض با مفاهیمی چون برنامه ریزی استراتژیک و مدیریت استراتژیک به کار برده اند. برخی دیگر بر فرایندهای مدیریت استراتژیک تمرکز کرده اند و آشکارا گفته اند که برنامه ریزی استراتژیک مناسب به تفکر استراتژیک منجر می شود.

مینتزبرگ ( ۱۹۹۴ ) تمایز آشکاری بین تفکر استراتژیک و مفاهیمی چون برنامه ریزی استراتژیک قائل است. او اشاره می کند که برنامه ریزی استراتژیک، تفکر استراتژیک نیست و استدلال می کند که هرکدام از واژه ها بر مراحل مختلفی از فرایند توسعه استراتژی توجه دارند . از دید وی، برنامه ریزی استراتژیک بر تجزیه وتحلیل تمرکز داشته و با تعیین و فرموله کردن استراتژی های موجود سروکار دارد. درحالی که تفکر استراتژیک بر ترکیب تاکید دارد و با استفاده از شهود و خلاقیت یک نگرش منسجم از موسسه ایجاد می کند.

هراکلوس ( ۱۹۹۸ ) با مقایسه یادگیری تک حلقه ای و دو حلقه ای، بین برنامه ریزی استراتژیک و تفکر استراتژیک تفاوت قائل شده است. از دیدگاه وی اولی (یادگیری تک حلقه ای) مشابه برنامه ریزی استراتژیک و دومی (یادگیری دوحلقه ای) مشابه تفکر استراتژیک است. وی ادعا می کند که یادگیری تک حلقه ای شامل تفکر در قالب مفروضات موجود و اقدام براساس مجموعه ثابتی از اقدامات بالقوه جایگزین است. درمقابل، یادگیری دو حلقه ای مفروضات موجود را به چالش وا می دارد و راه حل های جدید و نوآورانه ای را توسعه می دهد.

تفکر استراتژیک: حل مشکلات استراتژیک در محیطی با پیچیدگی، ابهام و رقابت بالا

اجزاء تفکر استراتژیک :

  1. تفکر سیستمی
  2. خلاقیت
  3. داشتن چشم انداز

تفکر سیستمی :

ما باید نگاه فرا شخصیتی و فرا رویدادی داشته باشیم. ما باید به ساختارهایی که به رفتارهای فردی شکل می دهند و شرایطی که رویدادهای مطلوب را رقم می زنند توجه کنیم.

خلاقیت :

استراتژی عبارت است از ایده ها و توسعه راه حل های نوین برای ساخت مزیت رقابتی، از این رو استراتژیست ها باید خلاق باشند.

مهارت تفکر خلاقانه:

توانایی تولید راه حل های فراوان برای حل یک مشکل و توسعه و شناسایی الگوها و روش های نا معمول.

De Bono : بدون خلاقیت نمی توانیم به طور کامل از اطلاعات و تجربه ها که در دسترس ماست استفاده کنیم و در ساختارهای قدیمی، الگوهای قدیمی و مفاهیم قدیمی باقی می مانیم.

چشم انداز:

تحقیقات Collins & Porras نشان می دهد که شرکت هایی با شم قوی نسبت به چشم انداز و هدف در بازار سهام بسیار موفق تر بوده اند.

ضرورت توسعه تفکر استراتژیک :

اصلی ترین ضرورت داشتن تفکر استراتژیک تغییرات سریع محیط بیرونی و درونی سازمان است.

محیط های بیرونی شدیداً و سریعاً در حال تغییر

محیط سیاسی

  • تغییرات شدید در جغرافیای مناطق جهانی
  • تغییرات شدید در تفکر حاکمیت کشورها
  • شکل گیری های شدید سیاسی در عرصه جهانی

محیط اقتصادی

  • رویکرد تجارت جهانی
  • تجارت الکترونیکی و تهدیدها و فرصتهای آن
  • تعامل اقتصادی بین کشورهای مختلف

محیط فرهنگی – اجتماعی

  • توقعات و خواسته‌های مردم بیشتر شده است.
  • ارتباطات فرهنگی بین ملل بهبود یافته است.
  • بی‌ثباتی اقتصاد جهانی

محیط تکنولوژیکی

  • تکنولوژی اطلاعاتی شدیداً در حال تغییر و تحول می باشد.
  • ارتباطات تکنولوژیکی جهانی بطور غیر قابل تصور بهبود یافته است.
  • تکنولوژی سخت‌افزاری در صنعت توزیع شدیداً تکامل یافته است.

محیط رقابت

  • شکل گیری رقابت دائما در حال تغییر است..
  • توقع مشتریان با توجه به تسهیلات و جوایز رقبا افزایش یافته است.
  • رویکرد به مشتری در شرکت ها ،‌ رویکرد مشارکتی است.
  • ادغام ها محیط رقابتی را تحت تاثیر قرار میدهند.

محیط درونی موثر بر سرانجام سازمانی

منابع انسانی

  • دانائی محوری سازمان ها بر منابع انسانی متمرکز است.
  • رویکرد نوین برخلاف مدیریت پرسنل بر مدیریت استراتژیک منابع انسانی استوار است.
  • معیشت ، تضمین شغلی ، آینده نگری منابع انسانی همه همدیگر را تحت تاثیر قرار می دهند.

ارائه ی من تموم شد ، بعد از یک آنتراک کوچک نوبت رسید به ارائه ی آقای ساطعی با موضوع Branding که بازهم بنده بصورت خلاصه براتون گزارش میکنم.

————————————————————————————————————————————-

زمانی که میخوای یه خدماتی را ارائه بدی و سود بدست بیاری ، یا خود کالا را ازت میخرن یا شما را به عنوان یک شخص فنی یا به روز حساب می کند و از شما مشورت می گیرند. در واقع داری بهشون خدمت میکنی یا در واقع برند شما داره کار میکنه نه محصول. مثال: در خودروسازی وقتی لامبورگینی میخرین مهم نیست از کی یا از کجا میخرین مهم اینه که برند داره کار میکنه. دکتر سینا اضحکی استاد برندینگ است ایشون تاکید می کنند که برند یعنی حیثیت ، برند یعنی شخصیت یعنی احساس ادراک شده ی تو از یه محصول یا شرکت یا کالا فرقی نمیکنه، حالا ما میخوایم این حیثیت یا شخصیت را باز بکنیم تا ببینیم چی هست(لوگو نیست ،ارم تجاری نیست ،شعر نیست) می خواهیم راجع به شخصیت یا حیثیت بحث کنیم.

توی مراحل ایجاد برند چیزی که باید در نظر بگیریم نام برند است، یک نام تجاری برای برندمان

تاثیرات یا فشارهای جانبی مثبت و منفی را در نظر بگیریم.بحث اینکه چرا ما را انتخاب کنند؟  و چرا از مابخرند اینا رو تو مبحث مارکتینگ میتونیم ببینیم.حالا میریم قسمت عمیق کار ؛

این ماتریس را آقای کلین کلر مطرح کردند:

DeliveryExperience
Touch-point
Identity

کل برند را زمانی که داری می سازی از لحظه ای که start اون بیزینس را میزنی اون برند ساخته میشه و دورنماش تو ذهنتون درست میشه.

این جدول یکی از نکات مهم و جذاب کلین کلراست : که میگه شما یه چیزی رو یکبار تجربه میکنی تا میتونی با استناد به تجربه ی انجام شدت بیای و برنامه ریزی کنی. بعنوان مثال : زمانی که شما ماشین BMW سوار می شید تجربه ی سوارشدن یک ماشین خشک، پرسرعت و باحال را دارید ولی انتظاری که برات به ارمغان میاره اون ماشین یا یکسان است یا یکسان نیست، در واقع با اون تجارب مختلف. بعنوان مثال: میگه شما زمانی که کلمه ی بنز را میشنوید، در واقع به یاد یک فرد کت و شلواری یا یک فردی که خیلی شیک و اکی است از نظر مالی می افتید که در واقع این Delivery اون برند، اما وقتی BMW رو میشنوید یه آدم باحالی که میخواد گاز بده تا صدای موتورشو همه بشنون، یا صدای ضبطشو و زیاد کنه و کیف کنه. Delivery این دوتا برند با هم متفاوته، یعنی BENZ برای یه سری آدم ها و BMW برای یه سری آدم های دیگست.این دوتا تجارب متفاوتی رو برای افراد به ارمغان میاره.

ما BMW سوار شدن یا لامبورگینی سوار شدن را کجا داریم تست می کنیم؟ از طریق تبلیغات، از طریق رابطه ی تجاریشون. بسیاری از لوگوها و شعارها متفاوتند، برندها در واقع دوتا کارکرد دارند یا احساسی هستن یا عملیاتی.

یکسری از برندها احساسی روی ما تاثیر میگذارند مثل Apple که خیلی از مسائل رو کاور نمیکنه اما این اپل بهش شخصیت میده یا احساس کیفیت و یا پولداری و یا ……در کل احساسی کارمی کند، اما یکسری دیگه از برندها عملیاتی کار میکنند.مثل Lenovo ،سامسونگ میاد میگه ضد آبم ،ضد خشم، صفحم اینجوریه و….از لحاظ عملیاتی تاثیر میزاره و میگه کارمرد من اینه.

معمولا در کالاهای دیجیتال میگن ۶۰% عملیاتی و ۴۰% احساسی. شعار تبلیغاتی سامسونگ شده: دنیا قلمرو توست یعنی داره بطور احساسی ارتباط برقرار میکنه.

و حالا مبحث بازی برند یا (Brand Game)

زمانی که برندی میخواد ببینه چه قدر موفق بوده یا چقدر خوب کارکرده میاد توی هر بازاری یک بازی برندینگ راه میندازه. این بازی برندینگ به چه ترتیبیه؟ میگه ما جامعه ی آماری مختلف را برای جمع آوری اطلاعات انتخاب می کنیم برای نمونه های مختلف و صنایع مختلف و …. و یک بازی را روی آنها انجام می دهیم.

سپس اقای ساطعی تقریبا ۱۶ تا برند خودرو سازی که بچه ها گفتند را نوشتند و توی بازی برندهارا به ۴ گونه تقسیم بندی کردن و کمی بحث کردن با بچه ها، این بازی اگر جای دیگه انجام بشه نتایج متفاوت خواهد بود.

در اینجا می پردازیم به ۴ نوع برند:

نام های اصلی:نام هایی هستند که همه میشناسندبعنوان مثال رنو، بی ام و، بنز

برندهای Tom : فاصله ی نزدیکی از لحاظ حس لاهم دارند مثل نیسان و تویوتا

برندهای Aided: برندهایی که فرد این ها را میشناسد مثل پورش

برندهای اصلی و شناخته شده پول سازن، مثلاً اگه بگیم کاله معملاً به یاد بستنی یا شیر و ماست می افتند ولی کمتر کسی است که به یاد روغن زیتون بیفتد اگر کاله بخواد کار بکنه باید کم کم بکشه بالا و اونم مطرح بکند.

یک تقسیم بندی ۴ تایی از برندها است :

وصل نشده: یکسری برندها هستند که بهشون وصل نشده می گویند.

Shadow Endorser: یعنی سایه ی حمایتی برند مادر روی برندهای کوچک.

Co driver : شرکت ها ارتباط مستقیمی بین محصول تجاری و برند ارتباط برقرار می کنند.

Master Brand driver: برند اصلی انقدر بزرگ شده که دیگه برند جانبی رفته کنار (محصول شرکت از خود برند شرکت شناخته تره)

ارائه ی آقای ساطعی تموم شد و سپس صحبت های پایانی استاد :

————————————————————————————————————————————-

شنبه از ساعت ۸ صبح تا ۸ شب بچه ها ارائه دارن، ارائه ی هرکسی رو فرد دیگر باید حضور داشته باشه بابت هر ارائه که حضور نداشته باشین ۱ نمره کم می شود. بعنوان مثال : شنبه ۶ تا ارائه داریم اون کسی که یک ارائه داده باید ۵ تا ارائه بعدی رو هم بمونه وگرنه نمره کم میشه. سپس ساعت ارائه ی CRM و مدیریت استراتژیک به همراه اسم های بچه ها رو گفتند و بعد حرف هایی که راجع به پروژه وردمان گفتند:

ST و SO را کامل کنید بعد باید این استراتژی هایی که درآوردیم را اولویت بندی کنیم که کدام یک از استراتژی ها عمل بهش بیشتره اینها آماده بشه باتوجه به فهرست بندی که استاد داده روز شنبه با ایمیل تحویل داده بشه.بر اساس اون امتیازی که استراتژی ها کسب می کنند اولویت بدین به استراتژی ها.

حداقل ۲ تا استراتژی SO – حداقل ۲ تا استراتژی ST – حداقل ۲ تا استراتژی WO – حداقل ۲ تا استراتژی WT

دقت کنید، اگر از روی همدیگر کپی کنید، اشتباه می کنید؛ چون شرکت ها و استراتژی هاتون باهم فرق داره. باید خودتون یه موضوع را فهمیده باشید و تجزیه و تحلیل کنید. شنبه تا ساعت ۱۲ پروژه هاتون رو بفرستید (فایل های وردتون) بعد هم گفتن اگر کسی سوال عمومی داره بپرسه و گرنه خصوصی بیرون. دوباره تاکید کردن که فایل های پاورتون رو بفرستین بعد حضور و غیاب کردن و  کلاس تموم شد.

گزارشات جلسات دیگر درس مدیریت استراتژیک در تجارت الکترونیکی واحد طبرسی

 

این نوشته را چگونه ارزیابی می کنید؟
  • عالی 
  • جالب 
  • مفید 
  • خسته کننده 
  • به درد نخور 
فروشگاه محصولات ارگانیک اصیل آنلاین

این هم ببینید:

نمونه سوالات درس مبانی فناوری اطلاعات - سری دوم

نمونه سوالات درس مبانی فناوری اطلاعات – سری دوم

.:. نمونه سوالات درس مبانی فناوری اطلاعات .:. سری دوم .:. ساختار: مفهومی تحلیلی با ابتکار طراح و استفاده از منابع معتبر .:. طراح: علی ملاباقر .:.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *