مشخصات گزارش
نام درس: مسئله یابی و حل مسئله
شماره جلسه: ۴
تاریخ جلسه: ۹۷/۱۲/۲۱
درجه کیفی: A
تهیه کننده: فاطمه چاوشی
قبل از مطالعه گزارش
- این گزارش صرفاً خلاصهای است از آنچه که در کلاس اتفاق افتاده است و برای دانشجویانی آماده گردیده که به هر دلیل نتوانستهاند در این جلسه حضور به عمل رسانند. لذا به هیچ عنوان نباید به عنوان جزوهی این جلسه تلقی گردد.
- این گزارش با توجه به ادراک دانشجو از مباحث مطرح شده تهیه شده، لذا ممکن است ایراداتی در آن نیز یافت شود، حال چه از طرف دانشجو و چه از طرف مدرس. بنابراین پیشنهاد میشود با رویکرد انتقادی به آن نگریسته شود.
- مطالبی که استاد ارائه کرده با توجه به نظر وی، علم او و تجربهاش (و احیاناً شهودش) در آن زمان مشخص بوده است و لزوماً برای آینده صدق نمیکند.
روال کلی کلاس
- حضور و غیاب راس ساعت ۱۳:۳۰
- پرسیدن سوالات از استاد به مدت ۱۵ دقیقه
- و بعد از سوال پرسیدن دانشجو، استاد از ما سوال میپرسد؛ از موضوعات کلیهی جلسات قبل
بخشی از سوالات دانشجویان از استاد
سوال دانشجویان
یکی از دانشجویان گفت من خوب متوجه تاثیر عوامل روان شناسی (مثل آمال، ارزش، ادراک) بر تصمیم گیری نشدم. ممنون میشم مجدد توضیح بدید. با همون مثالی که سه شنبه ۲۸ ام رو بیایم یا نه.
پاسخ استاد
بستگی به اولویت ارزشهای ما دارد. مثلاً یک وقت، ارزش ما این است که جلسهی بعد چه درسی داده میشود و استاد چه مطالبی مطرح میکند و یادگیری و فهم برای ما خیلی مهم است، یک وقت دیگر ارزش ما ممکن است خانواده باشد و میخواهیم بریم شهرستان و …
ادراک هم بستگی دارد که ما چه فیلتر ذهنی داریم که بخواهیم جلسه بعد در کلاس شرکت کنیم یا نه. مثلاً فیلتر ذهنی ما میتواند این باشد که هفتهی آخر قبل از عید کسی دانشگاه نمیآید یا یک وقت فیلتر ذهنی ما این است که استاد گفته هفتهی بعد میاد ولی خودش هم نمیآید و …
آمال هم بستگی به این دارد که آرزوی ما چی باشد. مثلاً اگر آرزوی ما این باشد که ۱۰ سال دیگه یه انسان قوی از لحاظ علمی بشویم، به یک صورتی روی کلاس آمدن ما تاثیر میگذارد یا اگر آرزوی ما این باشد که ارشد قبول شویم به یک صورت دیگر تاثیر میگذارد و …
بعد از پایان سوالات دانشجویان، استاد شروع کردند در مورد مطالب جلسات قبل از دانشجویان سوال پرسیدند. همهی دانشجویان سکوت کرده بودند و منتظر پرسش استاد بودند.
بخشی از سوالات استاد از دانشجویان
سوال استاد
یکی از سوالاتی که ایشان پرسیدند و ذهن همه را به چالش کشیدند این بود که محیط یک کارواش چیست؟
پاسخ دانشجویان
که پاسخ های دانشجویان اشتباه بود اما یک نفر در نهایت عوامل آب و هوایی و بارش باران را گفتند که پاسخشان صحیح بود و خود استاد هم گفتند که کارواشهای سیار هم میتوانند جزء محیط کارواش باشند.
سوال استاد
سوال دیگری که استاد مطرح کردند این بود که عوامل موثر بر حل مسئله را به جز مواردی که جلسهی قبل گفتیم را نام ببرید.
پاسخ دانشجویان
پاسخ یکی از دانشجویان عوامل آب و هوایی و رسانهها بود که استاد تایید کردند.
بعد از آن استاد از مطالب کتاب سوال پرسیدند و نحوهی پرسش از کتاب به این صورت بود که صفحهی مربوطه را اعلام میکردند و درمورد مطلبی که میخواستند بپرسند ابتدا خودشان توضیح میدادند و از دانشجویان میخواستند که در مورد آن مطلب فکر کنند و مثال بزنند.
یکی از مطالبی که مطرح شد مسائل توسعه بود، مسائل توسعه زمانی پیش میآیند که ما میخواهیم به هدف مشخصی برسیم ولی موانع معینی سر راه ما هستند. این نوع مسائل به ۳ دسته تقسیم میشوند که قرار شد دانشجویان مثالی برای هر دسته بزنند:
دسته اول: جایی که نمیتوانیم به هدف خود برسیم.
دسته دوم: جایی که هدف جاری ما میتواند پیشرفت کند.
مثال دانشجویان: شرکت رانی قوطیهای رانی را طوری طراحی کرده بود که تکههای میوه ته قوطی میماند و بعد برای رفع این مشکل طراحی قوطیها را تغییر داد و سر آن ها را شیبدار درست کرد و با اینکار هدفش پیشرفت کرد.
دسته سوم: جایی که نیل به هدف جدید مستلزم حل مسأله باشد
دانشجویان در مورد دسته اول و سوم نتوانستند مثال مناسبی بزنند و قرار شد جلسهی بعد از استاد بپرسند.
بعد از آن استاد شروع کردند از مطالب تفکر نقادانه سوال پرسیدند و مدل پرسش به این صورت بود که دانشجویان نکته را میگفتند و بعد برایش مثال میزدند.
نکاتی که دانشجویان از تفکر نقادانه گفتند
فضیلت همدلی عقلی
یعنی باید خودمان را جای طرف مقابل بذاریم و تلاش کنیم احساساتی که طرف مقابل داره تجربه میکنه را تجربه کنیم. مثلاً من با مسئلهی تفکیک جنسیتی دانشگاه قم مشکل داشتم و اگر کسی از این مسئله طرفداری میکرد، جبهه میگرفتم ولی از این به بعد تصمیم گرفتم خودم را جای طرف مقابل بگذارم و ببینم شاید اگر از نگاه او به این مسئله نگاه کنم، قضیه متفاوت باشد.
فضیلت تواضع عقلی
یعنی حد دانش خود را بدانیم و بیشتر از آنچه که میدانیم ادعا نکنیم
متفکر نقاد از کلمهی “نمیدانم” به راحتی استفاده میکند.
مثلا گاهی از یک استاد سوالی میپرسیم و چون جواب آن سوال رو نمیداند میگوید که آفرین سوال خوبی پرسیدی برو تحقیق کن جلسه بعد بیار! پس این شخص تواضع عقلی ندارد.
نکتهی استاد در مورد فضیلت تواضع عقلی
ندانستن به ۲ صورت است: یا اینکه فرد نمیداند که نمیداند که به این حالت جهل مرکب میگویند و یا اینکه فرد میداند که نمیداند ولی وانمود میکند که میداند که این مورد از کمبود عزت نفس است.
بعد از اتمام پرسش و پاسخ، استاد شروع به تدریس هنر تشخیص مسئله کردند و از دانشجویان خواستند تا گوشیهای خود را کنار گذاشته و تمام حواس خود را به کلاس بدهند.
.:. شروع درس .:.
.:. هنر تشخیص مسأله .:.
چگونه یک مسئله را درست شناسایی کنیم؟
برای اینکه بفهمیم یک مسئله را درست تعریف کردیم یا نه، این ۵ پرسش میتواند با ما کمک کند:
پرسش اول: آیا این مسئله به من مربوط است یا نه؟
مثال: فرض کنیم کارمند شرکتی قسمتی از وقت خودش رو در اینترنت میگذراند و اینستاگرام و تلگرامش رو چک میکند.
حالا یک وقت مسئلهی ما میتواند این باشد که کارمند من نباید از اینترنت استفاده کند. ولی یک وقت دیگر، مسئلهی ما از اینترنت استفاده کردن آن فرد نیست، بلکه مسئلهی ما این است که استفاده کردن اینترنت توسط آن فرد ممکن است باعث حواس پرتی آن فرد بشود و تمرکزش را از دست بدهد و کارش را درست انجام ندهد.
خب حالا این کارمند برای چی میره اینستاگرام و تلگرامشو چک میکنه؟ فرضاً میخواهد یک استراحتی کند یا اینکه تنوع ایجاد کند. اگر اینستاگراشو چک نکند چکار میکند؟ ممکن است تلفن بزند با اقوامش صحبت کند یا به واحدهای دیگر سر بزند یا اینکه بره برای خودش چایی بریزد و … یعنی داره برای دیگران مزاحمت ایجاد میکنه پس ممکنه به نتیجه برسیم که خوبه این فرد اینستاگرامش را چک کند که مزاحم دیگران نشود. پس مسئلهی ما اینستاگرام چک کردن آن فرد نیست و ما باید حواسمان به خروجی باشد.
پرسش دوم : آیا نام و شرح درستی برای مسئله انتخاب کردیم یا نه؟
مثال: یک کارمندی هر روز ساعت ۸:۳۰ میاد سر کار و هر چقدر که بهش تذکر دادیم فایدهای نداشته برای حل این مسئله. حالا بسته به اینکه ما مسئله را چگونه تعریف کنیم، راه حلش هم متفاوت است:
یک وقتی میگوییم این کارمند خطاکار و داغون است و حالا فکر میکنیم که چجوری تنبیه و مجازاتش کنیم؛ مثلاً از حقوقش کم کنیم. یک وقت دیگر میگوییم شاید این کارمند بی انگیزه است و حالا راه حلهایی که به ذهن ما میاد این است که چه جوری بهش انگیزه بدیم؛ مثلاً حقوقش را افزایش دهیم، امکانات رفاهی در سازمان برایش ایجاد کنیم و … یک وقت دیگر میگوییم مدیر شرکت ابهت و جذبه نداره و کاریزماتیک نیست که باعث بی نظمی شده و …
پرسش سوم: آیا آن مسئله را بیش از حد بزرگ یا بیش از حد کوچک تعریف کردهایم؟
مثال: تئوری توطئه: یعنی هر اتفاق و مشکلی که در کشور به وجود بیاید، میگویند تقصیر انگلیس بود. تقصیر آمریکا بود. در حالیکه خیلی از مشکلات کشور مربوط به سوء مدیریت است پس ما داریم اینجا مسئله رو بیخود بزرگ میکنیم و مشکلی که ریشه در داخل کشور دارد را به خارج از کشور و آمریکا ربط میدهیم.
پرسش چهارم : آیا دقت دارم که تخصص و دغدغه و مدل ذهنی خودم رو به مسئله تحمیل نکنم؟
یکی از آفتهای سازمان همین تخصص گرایی است. مثلاً اگر شخصی دکترای روان پزشکی بگیرد یا دکترای مدیریت بگیرد، همه ی پدیدهها و مسائل را از دید حوزهی تخصص خودش میبیند. به عبارت دیگر یعنی زمانی که انسانها در یک زمینه متخصص شوند، همهی پدیدهها را صرفاً با همان حوزه میسنجند.
مثلا پدیدهی طلاق از نظر جامعهشناسان یک جوری بررسی میشود و از نظر روانشناسان یک جور دیگر.
ما باید مواظب باشیم که اگر در یک رشته ، متخصص شدیم تعصب پیدا نکنیم.
به قول استاد:
آفت تخصص، تعصب است.
پرسش پنجم: آیا من افق زمانی درستی برای حل مسئله انتخاب کرده ام یا نه؟
ابتدا میخواهیم بدانیم موفقیت یعنی چه؟ موفقیت یعنی رسیدن به هدف.
به طور مثال یک دزد هم اگر بتواند دزدی کند و پول زیادی بدست آورد، بدون اینکه ردی از خودش باقی بگذارد، موفق است. همچنین یک فرد نیکوکار هم میتواند با نیکی کردن به دیگران، موفق باشد اما ما چرا کار دزد را قبیح میدانیم؟
یک دزد و یک نیکوکار هر دو دارند مسئلهی مربوط به خود را حل میکنند منتهی مسئلهای که وجود دارد افق زمانی است. اون فردی که دزدی میکند افق زمانی کوتاهی دارد و اصطلاحاً فقط جلوی پای خودش را نگاه میکند و فکر نمیکند که بالاخره یک روز گیر میافتد و زندگیش از بین می رود و افق زمانیش چند روزه است ولی انسان نیکوکار به چند دهه فکر میکند.
و البته برخی هستند که به بینهایت فکر میکنند.
.:. بخش پایانی کلاس .:.
معرفی کتاب
بعد از اتمام تدریس، استاد در مورد کتاب ذهن زیبا صحبت کردند و چون دانشجویان نتوانسته بودند این کتاب را در قم پیدا کنند، استاد گفتند که در رکیتا در این مورد توضیح میدهند.
گروه بندی
بعد از آن قرار شد که کلاس را گروه بندی کنیم و دانشجویان به گروههای ۳ نفره تقسیم شوند و فرایند نمرهدهی هم به صورت گروهی باشد.
سپس در مورد تعداد جلسات که باید برگزار شود صحبت شد و قرار شد ۲ الی ۳ جلسه، جبرانی برگزار شود اما همان طور که استاد پیش بینی میکرد، دانشجویان در مورد روز آن به توافق نرسیدند. بنابراین خود استاد برنامه را به شرح زیر اعلام کرد:
شماره جلسه | تاریخ و زمان |
۱ | ۹۷/۱۱/۳۰ |
۲ | ۹۷/۱۲/۰۷ |
۳ | ۹۷/۱۲/۱۴ |
۴ | ۹۷/۱۲/۲۱ |
۵ | ۹۸/۰۱/۲۰ |
۶ | ۹۸/۰۱/۲۷ ساعت ۱۳:۳۰ تا ۱۵ |
۷ | ۹۸/۰۱/۲۷ ساعت ۱۵:۳۰ تا ۱۷ |
۸ | ۹۸/۰۲/۰۳ ساعت ۱۳:۳۰ تا ۱۵ |
۹ | ۹۸/۰۲/۰۳ ساعت ۱۵:۳۰ تا ۱۷ |
۱۰ | ۹۸/۰۲/۱۰ ساعت ۱۳:۳۰ تا ۱۵ |
۱۱ | ۹۸/۰۲/۱۰ ساعت ۱۵:۳۰ تا ۱۷ |
۱۲ | ۹۸/۰۲/۱۷ ساعت ۱۳:۳۰ تا ۱۵ |
۱۳ | ۹۸/۰۲/۱۷ ساعت ۱۳:۳۰ تا ۱۵ |
۱۴ | ۹۸/۰۲/۲۴ |
۱۵ | ۹۸/۰۲/۳۱ |
۱۶ | ۹۸/۰۳/۰۷ |