مشخصات گزارش
نام درس: کارآفرینی
شماره جلسه: ۱۱
تاریخ جلسه: ۹۴/۰۲/۲۰
درجه کیفی: +B
تهیه کننده: نگار ملازینعلی
توجه
گزارش صرفاً خلاصه ای از آنچه که در کلاس اتفاق افتاده می باشد و برای دانشجویانی آماده گردیده که به هر دلیل نتوانستند در آن جلسه حضور به عمل رسانند. لذا به هیچ عنوان نباید به عنوان جزوه آن جلسه تلقی گردد.
به نام خدایی که هر چه میکشیم از اوست
با عرض سلام خدمت دوستان عزیز و استاد محبوب دلها
امروز استاد ملاباقر عزیز وارد کلاس شد و احوال پرسی گرمی با بچه ها داشت و گفت امروز هوا خوووووبه…
قرار بود۶ نفر ارائه بدن که تعداد زیادی از دوستان غایب بودن و نبود آقای رئیسی عجیب حس میشد…
استاد عزیز گفت کی ارائه داره و ضبطشو آماده کرد وطبق عادت رفت وسط کلاس و روی صندلی نشست و مهسا مهرجو دوست بسیار خوبم شروع به ارا ئه کرد…
ارائه دهنده: مهسا مهرجو
اسم کتاب: سخنرانی کنید و موفق باشید
نویسندگان: احمد حلت؛ رضا یادگاری
چگونه دلهره و اضطراب و نگرانی را در سخنرانی کاهش دهیم:
۱) مخاطبان خود را بشناسیم: هرچه شناخت ما نسبت به شرکت کنندگان در جلسه سخنرانی بیشتر باشد، امکان بیشتری برای درک نیازها و علایق و پیش بینی پرسش ها و واکنش های احتمالی آنان خواهد داشت.این شناخت اعتماد بنفس را افزایش و اضطراب و استرس را کاهش می دهد.
۲) کاملا آماده باشیم: بخش عمده ای از اضطراب سخنرانان ناشی از آمادگی کافی برای ارائه مطلوب است. تسلط بر موضوع، آشنایی قبلی با محتوای بحث، سازماندهی مطلوب پیام و در صورت لزوم تمرین می تواند اضطراب را به حداقل برساند.
۳) زودتر به محل برسید: خودتان را دقایقی زودتر از زمان برگزاری سخنرانی به محل برسانید تا همه چیز را کنترل کنید و از امکانات مطمئن شوید.
۴) موفقیت را مجسم کنید: فکر کنید در محل برگزاری سخنرانی هستید و غیر از صدای خودتان صدای دیگری شنیده نمی شود و حاضران با چهره های بانشاط و حاکی از رضایت ناشی از اجرای خوبتان شما را تشویق می کنند. این کار کمک موثری به کسب آمادگی ذهنی و کاهش اضطراب در زمان سخنرانی می کند.
۵)نفس عمیق بکشید: به طور ارادی بر نفس خود تمرکز کنید و چند نفس آرام بکشید تا ریه هایتان پر از هوا سپس خالی شود.
۶) اعتماد بنفس داشته باشید: بر خود مسلط باشید و خود را فردی توانمند و صاحب اراده بدانید.
چگونه صدای موثر و قوی داشته باشیم؟
۱) آرام سخن بگویید: وقتی آرام سخن می گویید، صدایتان قدرت و اقتدار بیشتری پیدا می کند.
۲) قدرت صدای خود را افزایش دهید: صدای انسان همچون عضله است؛ با تمرین و استفاده ی صحیح می توان آن را قوی تر کرد.
۳) همه باید بتوانند بشنوند: وقتی برای عده ای چه کم چه زیاد صحبت می کنید، باید صدایتان به ردیف انتهایی برسد. در این صورت توجه کامل همه ی حضار را به خود جلب کنید.
مکث
۴ نوع مکث برای قدرتمند کردن سخنرانی
۱) مکث حسی: بطور مرتب در پایان یک جمله یا نکته مکث کنید تا مخاطبان بتوانند اطلاعات جدید را جذب کنند و به پای شما برسند.
۲) مکث نمایشی: وقتی میخواهید نکته ی مهمی در ذهن مخاطبان رسوخ کند، از این مکث استفاده کنید. می توانید درست قبل از سخنرانی یا بعد از آن از این مکث استفاده کنید تا اهمیت سخنانتان برا ی مخاطبان چند برابرشود.
۳) مکث تاکیدی: از این مکث برای تاکید بر نکته ای کلیدی استفاده کنید.
۴) مکث تکمیل جمله: زمانی ازین مکث استفاده کنید که جمله یا نقل قولی را بیان می کنید که همه با آن آشنا هستند. این باعث می شود مخاطبان ارتباط نزدیکتری با شما برقرار کنند.
سخنرانیهای خاص و مناسبتی
۱) اعتای جوایز و نکوداشت
۲) معرفی یا سپاسگذاری در رویداد عمومی
۳) جشن سالروز تولد یا سالگرد
۴) مراسم خاکسپاری
*******************************************************************************************
و بعداز ارائه ی مهسا، نوبت آقای حسین قلی شد.
اسم کتاب: مهارت هایی برای موفقیت در دنیای واقعی (مهارتهای نرم)
۱۵ مهارت نام برده می شود که هرکس باید در زندگی شخصی خوذ آن را در نظرگیرد و برای همه یکسان نیست.
۱) مذاکره و چگونه مذاکره کردن: ما از بچگی مذاکره کردیم. مادر پدر میگفتن ۹ شب بخوابیم ما میگفتیم ۱۰شب و بالاخره به توافق میرسیدیم که ۹:۳۰ بخوابیم. همین به توافق رسیدن یعنی مذاکره کردن.
نحوه ی مذاکره: طرف مقابل رو بشناسیم از نظر زبانی ̜ فرهنگی و مذهبی و به یه نتیجه ی برد برد برسیم.
۲) نوشتن: کسانی که خوب نوشتن بلد نیستند، واضح نمی تونند فکر کنند. ساده نوشتن را یاد بگیریم؛ چون در اون لحظه ما تو اون مکان نیستیم که برای فرد خوانده توضیح بدیم.
۳) سخنرانی و گوش دادن: یه شخصی داره سخنرانی میکنه طرف مقابل که داره گوش میده خوابش میبره واین مشکل از فرد گویندس یعنی عملا داره لالایی میخونه که شنونده خوابش برده (شنیدن با گوش دادن خیلی فرق داره)
۴) تصمیم گرفتن (مهمترین مهارت نرم): مهمترین مهارت نرم است چون ترس درش وجود داره. ما همواره و هر روز در حال تصمیم گرفتن هستیم. باید باد بگیریم که از تصمیم گیری فرار نکنیم ولی از ترسی که همراهش هست فرار کنیم.
۵) گرفتن بازخورد: یکی از راه های بازخورد گرفتن شفاهی سوال پرسیدن است.
۶) تعیین اولویت ها: مادر میدونه اگه نمک غذا رو زود اضافه کنه غذا دیر میپزه و گوشت سفت میشه و طبیعتاً نمک و میذاره آخر اضافه کنه و به نتیجه ی خوبی هم میرسه و غذاش خوشمزه میشه پس باید کارهامونو اولویت بندی کنیم تا به نتیجه خوبی برسیم.
۷) موثر بودن: طرف میره جلسه ازش میپرسن برای چی امدی میگه: نمیدونم میگن:چی قرار بگی؟؟؟ میگه:نمیدونم و در آخر جلسه ازش میپرسن چی شد؟؟ بازم نمیدونه.خب این آدمو رسما باید خفه کرد و به هیچ دردی نمیخوره!!
۸) جرات مند شدن: جرات مندی این نیست که راه بیوفتیم توخیابونو دعوا کنیم…بیان کردن نظرمون توی یه جمع یا گروهی جرات مندی مارونشون میده.
۹) کار گروهی: معمولا انجام میدیم.
۱۰) خلاق تر بودن: بدون تغییر ماهیت چیزی رو خلق کردن.
۱۱) اخلاقیات در کار: بر میگرده به مذهب و فرهنگ مثلاً توی فرهنگ ما رشوه گرفتن اخلاقی نیست..حداقل برای خودمون رعایت کنیم صادق باشیم دروغ نگیم کارمونو درست انجام بدیم این میشه اخلاقیات در کار
۱۲) توسعه مهارت رهبری: رهبری کردن ذاتی هست اما میشه توسعه داد اولویت بندی کنیم گوش بدیم سخنرانی کنیم خارج ازینکه رهبری ذاتی هست یه رهبر خوب از خودمون ساختیم.
۱۳) سازگاری با محیط کار: معمولاً توی محیط قرار بگیریم یاد میگیریم آموزش دادنی نیست حتما باید توی شرایط قرار بگیری.
۱۴) نحوه ی برخورد با استرس: هروقت شرایط رهبری رو در خودمون افزایش دادیم هیچ استرس دیگه ای نداریم اگه استرس باشه بخاطره جوو محیط که اونم راه حل داره
۱۵) عمل کردن ونتیجه گرفتن: هرکدام از ما مدیرعامل خودمونیم گاهی لازمه به خود دستور بدیم امرو نهی کنیم یا خواهش کنیم ازخودمون
هیچ قومی تغییر نمیکند مگر آنکه خودش بخواه د(سوره رعد آیه ۱۱)
اینم ارائه بسیار خووووب آقای حسین قلی
*******************************************************************************************
واینک سخنان گوهربار استاد عزیز
نقش و اهمیت کار آفرینان:
کارآفرینان از چند دیدگاه برای جامعه مفیدند. یکی از بنیادی ترین ویژگی های انسان کارآفرنیه هرکسی میتونه کارآفرین باشه. درسته کارآفرین جدید داره تعلیم میشه ولی به این معنی نیست که ما ۱۰۰سال پیش کارآفرینی نداشتیم. ۱۰۰سال پیشم داشتیم منتها الان بصورت آکادمیک در اومده.
تعریفی که از کارآفرین کردیم که جوهر نوآوری و خلاقیت بود. امکان رشد انسان قاعدتاً سخت خواهد شد. بخاطراینکه آدمای دیگه دوست دارن تو وضعیتی که هستن باشن و جلوتر نرن وپیشرفتی نکنن ولی کارآفرین دوست داره یه تغییریو انجام بده. یکی از اهداف تعلیم و تربیت باید کارآفرینی باشه. یعنی اگه فرد درست تربیت بشه باید کارآفرین بار بیا ولی متاسفانه اینطور نیست واین مشکل وجود داره
کار آفرین عامل بهبود مستمر کیفیت زندگی افزایش رفاه و آسودگی و رفع مشکلات و موانع
یه مشکلی که توی زندگیامون وجود داره اینه که زندگیامون دچار روزمره گی میشه. زندگی هممون! توی کارآفرینی باید حواسمون باشه که از این مشکل فاصله بگیریم و خیلی سخته.
کارآفرینی عامل رشد وپیشرفت و ترقی و توسعه اقتصادی علمی وصنعتیه اگه درست پیاده بشه بله که عملا اینطوری نیست که اینا جنبه ی عمومیش بود.
جنبه ی فردی: استعدادهای آدم شکوفا میشه وقتی کارآفرین میشه تمام یا اکثر استعداد های بالقوه می تونه تبدیل به بالفعل بشه.
اونجا نوشته بود که کارآفرین عامل موفقیت شغلیه ولی لزوما اینطوری نیست ممکن دارای شکست شغلی باشه بستگی به این داره که آدم چقدرکارآفرینیو توی زندگیش پیاده کنه توی سازمان هم اگه شما یه فرد کارآفرین داشته باشید همش محصول جدی کالای جدید همش خدمات جدید تولید میکنه ولی اگه نباشه سازمان میخوابه مثل یه جای معمولی
کارآفرین توی حوزه ی سازمان باعث میشه هزینه هامون کاهش پیدا کنه؛ چون همش بدنبال روش های خلاقه و عامل افزایش انگیزه ی کاریه به بچه ها جو میده جو خوب بچه هارو شارز میکنه واینها…
موجب بهبود مدیریت کارکنان میشه یه چیزی که تو کارآفرین هست اینه که جو یجوریه که افراد میخوان باهم رقابت بکنن رقابت سالم نه رقابتی که دچار مشکل بشه
محرک اصلی بخش های اقتصاد: توزیع ثروت از تولید ثروت مهمتره چون ممکنه ثروت یه جایی تولید بشه وهمونجا بمونه ودولت باید ثروتو پخش کنه بین افراد
آسیب شناسی کارآفرینی: یعنی کارآفرینی چه چیزش بده؟
استاد از ما خواست که یه دایره ای به شکل زیر بکشیم وچرخه زندگیمونو در بیاریم که ببینیم چرخ زندگیمون میچرخه یا نه؟
و بعد استاد چند تا سوال برای هر کدوم از این قسمتا گفت و بچه ها شروع کردند به کشیدن چرخای زندگی شون و … . چرخ بعضیا داشت خوب می چرخید و چرخ بعضیا داغون بود!!
اقتصاد استراحتی
و بعد از این استاد جون صوتی از دکتر قدیری ابیانه گذاشت:
آمار نشون میده متاسفانه تو کار و مصرف نکات –خیلی پررنگتره ما از نظر تنبلی اجتماعی بعد از اعراب قرار گرفتیم. توی دنیا خب این بده برای ملت ما. مطابق با گزارش مرکز پژوهش های مجلس ساعت کاری مفید ادارات ما ۲۲دقیقه در روزه؛ در ژاپن ۸ ساعته و درکره ی جنوبی ۹ ساعت. یعنی یه کارمند ژاپنی ظرف ۱سال اندازه به اندازه ی ۲۱ سال کارمند ایرانی کار میکنه و کارمند کره جنوبی ظرف ۱سال به اندازه ی ۲۶ سال کارمند ایرانی کار میکنه. کارمند ایرانی ۳۰ سال حقوق میگیره، کمتر از یکسال و نیم کار میکنه. بعد از ۳۰ سال هم که بازنشسته شد حقوق میگیره تازه بعد از فوتشم خانوادش هم حقوق میگیرن. یعنی مملکت دچار مشکله.
ژاپن ۱۲۸ میلیون نفر جمعیت دارن ۳۳۰ هزارتا کارمند دولت داره و ما الان ۷۸ میلیونیم ۲میلون و ۴۰۰ هزارتا کارمندن ۴ میلیون و ۷۰۰ هزارتا بازنشسته وحقوق بگیرن تعداد مدیران در ایران بیش از تعداد کارمندان در ژاپن است. اینطوری نمیشه که. اعلام کردن بودجه ای دولت داده ولی کارشناسا گفتن این بودجه محقق نمیشود آنچه که محقق می شه فقط میشه حقوق کارکنان.
۲۲دقیقه آقا ننگه این یعنی دزدی از بیت المال تو باید ۸ ساعت کار مفید بکنی. مردمو سرگردون میکنی. اونوقت توقع داری آب باریکه برات برقرار باشه؟؟ من خودم پیشنهادم اینه یکی از دلایل این که ساعت مفید کار پایینه امنیت شغلی است که خیلی بالاس یعنی کارمند چه کار بکنه چه کار نکنه ۳۰ سال کارمند دولت باقی میمونه یعنی استخدام رسمی الان همه دنبال اینن استخدام رسمی بشن ولی ما باید برعکس عمل کنیم رسمی هارم از قراردادی شروع کنیم بگیم اگه خوب کار نکردیم جاتو میدیم کسی دیگه کی گفته وقتی این شخص توانایی کارکردن نداره باید ۳۰ سال وبال گردن باشه من حساب کردم به ازای هرخانوار ۴ نفری ۲۶۰ هزارتومان از بیت المال صرف حقوق کارکنان میشه حال کارمنداهم رفتارشون با ارباب رجوع مثل اسیرالرجوع هست توی ایران هر بهانه ای برای خوب کارنکردن قابل پذیرشه ولی هیچ بهانه ای نباید برای کار نکردن پذیرفته شود.
یه عده وجودشون مضره عمدا کار طرفو عقب میندازن که رشوه بگیرن کارو انجام بدن بنظرم باید با اینها برخورد بشه. همه شدن مطالبه گر همه دست بگیر دارن دست بده توی کار نیست
زیان تعطیلات برای اقتصاد ایران
زیان(میلیارد تومان) | تعداد روزهای تعطیل |
۱۴۲۸ | ۱روز |
۳۶۰۰۰ | ۲۵ روز(مناسبت ها) |
۱۹۰۰۰۰ | ۱۳۳روز(تعطیلی سالانه) |
ارقام فوق مربوط به قبل از افزایش قیمت ها وکاهش ارزش ریال در مقابل ارز های خارجی در سال ۹۱است.
استاد پرسید:
بنظرتون اونایی که برای ارباب رجوع ارزش قائل نمیشن اگه اینجا بودن چه توجیحی می اوردند؟
بهزاد گفت ۷ تا ۹ روزای فرد و روزای زوج تایم ورزشه ۹ تا ۹ و نیم صبحانه ۹ و نیم تا ۱۱ نیم کاره ۱۱ونیم تا ۱۲ وضو و نمازه ۱۲ تا ۱ خروجه و آقای قلی گفت خارج از ۵ شنبه جمعه روز خانوادس و استاد گفت هه ما توی این محیط ها بودیم. یکی از دوستان استاد تعریف می کرده که شبکه ۴ کار میکرده تا دیروقت یکی از دوستان گفت چرا انقدر کار میکنی توقع ازما میره بالا یعنی خیلی وقتا بجای تشکر سرزنشت میکنن
ازاون طرف مائده گفت آره دقیقا داداشم توی راهن کار میکنه اضافه کاری میمونه همه باهاش لجن فکر میکنن داره جای اونارو میگیره
استاد گفت پس قبول دارید استخدام چیز خوبی نیست دیگه؟ فرشاد گفت آره ولی همه میخوان استخدام شن استادم گفت مسلما خب همه میخوان جای پاشونو سفت کنن
وبعد از این استاد عزیز از روی مطلبی برایمان خواند
مردم زامبی شده اند
به گزارش رادیو بین المللی چین این متن انتقادی که نویسنده آن ناشناس است.اشاره داشته که مردم ایران مانند زامبی ها هیچ هدف و آرزویی ندارند وتنها صبح وشب های خود رابه هم پیوند میزنند.
یک چراغ جادو را مقابل مردم دنیا بگیرید و به آنها بگویید که قول داخل آن یکی از آرزوهایشان را برآورده میکند هر فردی از هر کشوری آرزوی متفاوتی خواهدداشت یکی بوگاتی میخواهد و دیگری کشتی تفریحی یکی هواپیمای شخصی و دیگری کاخ بزرگی را طلب میکند ویکی هم میخواهد صاحب یک سایت مانند فیسبوک باشد حالا همان چراغ جادو را مقابل مردم ایران بگذارید نفر نخست پول زیاد میخواهد آن یکی پول فراوان میخواد ودیگری پول هنگفت ویکی دیگر ۳۰۰۰میلیارد طلب میکند ودیگری میگوید میخواهد بین فامیل پولدارترین باشد وهرگز ثروت کسی از او بالاتر نرود.بیشتر مردم ایران آرزویی ندارند آنها میخواهند هر مشکلی را باپول حل کنند وهر چیزی را با سرمایه گذاری مستقیم مالی بدست آورند آنها اگر سلامتی یکی از اعضای خانواده شان را میخواهند با خدا معامله مالی میکنند مثلا میگویند اگر او خوب شود ۵۰۰هزار تومان کنار میگذارم آنها برای ادای نظر خود گوسفند میکشند وگوشت آن را میان چند خانواده ی پولدارتر از خودشان تقسیم میکنند و کله پاچه اش را هم صبح نخستین روز تعطیلی با خوشحال با سنگک تازه میل میکنند.
اگر میخواهند بقیه دوستشان داشته باشند خودشان را پولدار جلوه میدهند واتومبیل های مدل بالا سوار میشوند تا دیگران عاشقشان شوند میدانند اگر دوستو فامیلی احساس کند وضعشان خوب نیست تردشان میکند پس وانمود میکنند که دغدغه مالی ندارند.بیشتر مردم ایران تاجران خانگی هستند طلا ویورو خریده اند یا در پی افزایش سود حساب بانکی خود هستند.مردم ایران آرامش ندارند انها به این اعتقاد ندارند که هر کس باید هماهنگ با درامد خود زندگی کند.آنها پارکینگ ندارند اما اتومبیل های گران قیمت میخرند ونیمه شب با شنیدن صدای آژیر از خواب میپرند در عسلویه گوشی های موبایل کارگران از مهندسان جدیدتر و گرانتر است.مردم ایران مانند زامبی زندگی میکنند.زامبی انسانیست که هدف و آرزو ندارد وفقط صبح را به شب میرساند و شب خود را به صبح روز بعد پیوندمیزند.زامبی معنای عشق را نمیفهمد همان زامبی ها پشت میز مینشینند تا برای دیگران تصمیم بگیرند چیزی که مردم ایران آن را زندگی معنی کرده اند زندگی نیست آنها یکدیگر را دوست ندارند بیشتر آنها زامبی هستند زامبی ها پول پرستانی هستند که روی هرچیزی قیمت میگذارند وزندگی را فقط در جیب و جسمشان میبینند.
و استاد نظر بچه ها رو درباره این متن خواست (البته گفت که مهم نیست که این رو کی گفته یعنی آیا واقعاً یک چینی گفته یا نه)
فرشاد گفت: خب بجایی رسیدن همش با پوله الان من اگه آرزو دارم برم کل دنیا رو بگردم اول باید پول داشته باشم استاد گفت خب تو اول به پول فکر میکنی ولی بقیه اول به آرزو فکر میکنن بعد به پوله
استاد گفت مثلا من میخوام مثل بیل گیست باشم فرشاد گفت بازم باید پول بدست بیاری دیگه استاد گفتند چرا؟ مگ پول بدست اورده بود بیل گیست با از یه گاراژ شروع کرده بود مگه پولدار بود؟ ببین بازم دیدت کاملا متفاوته سپیده گفت کلا فرشاد فکرش فقط پوله فرشاد گفت بخاطر اینکه همش پوله من الان بخوام یه خونه بهترین جای تهران یه ماشین مثلا میخوام استاد گفت تو الان یه آرزو میتونی بکنی اونم گفت: آرزومیکنم کلی پول داشته باشم تا هرچی میخوام بخرم
استاد گفت از هفته ی بعد میریم تو حوزه ی خلاقیت و نمره های بالای ۲۰ زیاد داریم شاید بگیم بهترین جلساتمون جلسات خلاقیت میتونه باشه باید فعال باشید سرکلاس…
قرار شد برای جلسه ی خلاقیت ونوآوری یک چیزی باید سر کلاس ببریم که بتونیم بفروشیمو هیچ جا نیست…و اگه بتونیم بفروشیم اون جنسو نمره داریم… یکی از دانشجویان استاد برای مسواک زدن بچه ها سورنگیو به سر مسواک پیوسته بود که خمیر دندون ازش بیرون میزد و جذابیت داشت قرار شد برای اون جلسه یه برنامه ی خاصی داشته باشیم که با روزهای قبل متفاوت باشه مثل بیرون از دانشگاه یا داخل راهرو یا پشت بوم دانشگاه که قرار شد مسئول پیگیری و هماهنگی این برنامه آقایان بهزاد احمدی و حسین قلی باشند.
*******************************************************************************************
واینک ارائه آقای احمدی
نام کتاب: زندگی بهتر شغلی و شخصی باهوش هیجانی
نویسنده: معصومه حیدری
آی کیو رو با ای کیو قاطی نکنید! آی کیو هوشیه که هم بصورت ذاتی دارند و تا سن بلوغ قابلیت رشد داره ولی ای کیو هوش هیجانیه که میتونیم از طریق آموزش فرا بگیریم.
۱۲% آدما بخاطر مشکلات مالی شغلشونو ترک میکنن ۶۷%آدما بخاطر ارتباط با دیگران ونارضایتی از محیط کارشون
هیجان حالت عاطفی وهوشیاری است که در آن مفاهیم ازقبیل غم وشادی و نفرت وجود داره
هیجان مسریه شما وقتی که یه آدم معلولو تو خیابون میبینید که داره حرکت میکنه ناخودآگاه ذلتش توحرکتش رو شما تاثیر میذاره که خودتونو تو غم اون شریک میدونید
افرادی که درمعرض هیجان قرار میگیرند ناخودآگاه شبیه به هم میشند
چگونه هیجان خودمونو ارضا کنیم؟
یه سری از آدما هستن ک برای بروز هیجاناشون خسیسن نمیتونن هیجاناشونو ابراز کنن و یه سری افراد گوشه گیری میشن
دومین افراد آدمیی هستن که دارای هیجانات کاذبن مثل این میمونه که شما بخواین از خونه خارج شین برای گردش با خانواده ولی یکی از دوستاتون بهتون زنگ میزنه که من دارم میام خونتون شما هم میگید بیا عزیزم منتظریم ولی در صورتی که دارید خودخوری میکنید که چرا انقدر بی موقع تماس گرفته…
یه سری افراد هستن که راجع به هر موضوعی موضع میگیرن اگه بهش بگیم برو اونور تر میگبه تو چه ربطی داره و این باعث میشه که دوستاشو اطرافیانش تردش بکنن دسته ی بعدی آدمایی هستن که خودشون آدمای متعادلی هستن با همه رفتار خوب دارن خیلی خوب صحبت رفتار میکنن
گفت و شنود غیر تداخلی: یعنی اگر همسرتون یا رئیستون برای شما بحثی و مطرح کرد بجای اینکه به یکی دیگه بگید و بخواید از خودتون مطلبو دور کنید انتقاد پذیر باشید و قبول کنید که اشتباه دارید و اشتباه امکان داره رخ بده.
هیجانات اصلی: ترس – اندوه – خشم – نفرت
از نظر باروت هیجانات ۲ دسته اند:
- اولیه: عشق – محبت – شادی – خشم – ترس
- ثانویه: حسرت – دلتنگی – شهوت – رضایت
چگونه از هیجانات منفی دور شویم؟
- اول از افراد منفی دور بشیم
- فعالیت بدنی انجام بدیم
- اعتماد به نفس داشته باشیم
- از پوست خود در بیایم
- درباره ی چیزهای مثبت فکر کنیم
از کجا سرچشمه میگیره؟ یه سیستمی هست بنام سیستم کیمیک این سیستم بالاتر از نقطه ی مرکزی مغزه که دستور میده که هیجان ها چجوری کنترل بشن یا بوجود بیان
اینم از ارائه آقا بهزاد و اعلام پایان کلاس
باتشکر نگار زینعلی
گزارشات جلسات دیگر درس کارآفرینی واحد ۵۵
گزارش جلسه اول
گزارش جلسه دوم
گزارش جلسه سوم
گزارش جلسه چهارم
گزارش جلسه پنجم
گزارش جلسه ششم
گزارش جلسه هفتم
گزارش جلسه هشتم
گزارش جلسه نهم
گزارش جلسه دهم
گزارش جلسه دوازدهم
گزارش جلسه سیزدهم
گزارش جلسه چهاردهم
گزارش جلسه پانزدهم
گزارش جلسه شانزدهم
گزارش جلسه هفدهم
برای گزارشات جلسات دیگر همین درس در این دانشگاه و دانشگاههای دیگر به امور دانشجویی مراجعه فرمایید.