همانطور که میدانیم، یکی از عواملی که در حل مسائل وجود دارد این است که این حل مسئله، با چه کیفیتی اتفاق افتاده است و چقدر دغدغه ذینفعان اصلی آن بوده و در نهایت چقدر از خروجی – حداقل در کوتاه مدت – راضی بوده است.
به همین دلیل ما هم در حد وسع خود برای پیگیری چگونگی اجرای پروژههای دانشجویان زمان و هزینه زیادی صرف کردیم و گزارشهایی به دست آوریم و آن را با پروژههای ارسالیشان تطبیق دادیم.
اگرچه ما سعی کردیم در این مدت محدود طوری پیگیری را انجام دهیم که خطای کمتری داشته باشد ولی هیچ ادعایی نداریم که بررسی ما مصون از خطا است.
با این وجود با عنایت به اینکه این شاخص مازاد بر ۱۰ نمره اصلی پروژه است، حتی با وجود خطا در پیگیری چه از طرف ما، چه از طرف مقابل و چه از منظر کانال ارتباطی و … اعتراض به میزان نمره تعلق گرفته به این شاخص شایسته نیست.
لازم به ذکر است این پیگیری جهت کاهش احتمال بروز خطای شناختی توسط شخص ثالث بیطرفی انجام شده است و توسط استاد مورد بازنگری و تایید قرار گرفته است.
به دلیل رعایت اخلاق حرفهای و احتمال محرمانگی اطلاعات، اسامی دانشجویان و کیسهایشان، با اسم گروه یا شماره دانشجویی و واژه «بنگاه» جایگزین شده است.
.:. نتایج پیگیری اجرای پروژه های حل مسئله ترم ۹۸۱ به تفکیک هر گروه .:.
:: نکته جالب: طرف مقابل به شدت علاقه داشت به انجام کامل این پروژه و میگفتن که حتماً شروع ترم جدید پیگیر خواهند بود که بوفه رو درست کنن و موارد لازم مثل یخچال و … رو تهیه کنن و کسی رو استخدام کنن که بتونه بطور ثابت اونجا رو بگردونه چون به شدت مورد استقبال دانشجوها قرار گرفته است ::
:: نکته عجیب: عدم وجود هرگونه عکس از بوفه و … در سند ارسالی ::
:: نکته منفی: دیر شروع کردن پروژه و رسیدن به نتیجه احتمالاً در ترم آینده؛ مهندسی معکوس و مشکل در ارتباط فازها با اجرا ::
:: نکته مثبت: ایشون از پیشنهاداتی که داده شده بود، خیلی راضی بودن و میگفتن که نمایشگاه و ورکشاپهای چندساعتی که برگزار کردن خیلی خوب پیش رفته و کمک زیادی کرده برای اینکه کارهاشون دیده بشه ::
:: نکته جالب: این بود که راه حلهای که گفتن رو من تو پروژه ندیدم مثلاً به یاد ندارم درباره نمایشگاه صحبت کرده باشن یا برگزاری ورکشاپ یا راه حلیهایی که در پروژه بود را ایشان اشاره نکردند مثلاً ایشون اصلاً نگفتن که تایم تحویل نقاشیها رو کم کردن و از ۴ روز به ۲ روز و نیم رسوندن ::
:: ایشون صحبتهای جالبی هم میکردن از این لحاظ که میگفتن ما هر سال توقع داریم نیرومون از سال قبل بهتر باشه چون هر سال همه چیز تغییر میکنه و مسلماً مشتریان از سالهای قبل قویتر هستن؛ در نتیجه ما هم نیرویی میخوایم که از نیروی قبلی بهتر باشه و عملکرد بالایی داشته باشه و گفتن این دانشجو دقیقاً چنین نیرویی بودن و خلاقیت و ایدههای زیادی داشتن ::
:: میگفتن سالهای قبل کارها خیلی خرد و کوچک بوده ولی برگزاری نمایشگاه اونم درغرفهای به اندازه حدوداً ۲۰ متر واقعاً غیرقابل پیش بینی بوده است ::
:: نکته عجیب: عدم آوردن حسابهای مالی در پروژه با توجه به تاکید ایشان بر دراآمدزایی این پروژه::
:: نکته مثبت: در پایان صحبتها که گفتن دانشجو دمای تمامی داروها رو چک کردن و پرسیده نشون میداد که حداقل، تحقیق رو داشتن و در رابطه با داروها اطلاعاتی رو گرفتن تا بتونن پروژهشون رو دقیقتر انجام بدن ::
:: نکته جالب: در تماس اول، داروخانه پاسخگو نبودن ولی دفعه دوم آقایی تلفن رو برداشتن که ایشان رو به فامیلی نمیشناختن و با گفتن اسم کوچکشان به جا آوردن و این یعنی نزدیکی زیاد طرفین! در ضمن اول گفتند چه مشکلی بوده که ما خبر نداشتیم ::
:: نکته عجیب: با توجه به اینکه پروژه رو خوندم اینطور متوجه شدم که علاوه بر ۲ تا بخاری برقی که اضافه شده پرده هوا هم نصب شده ولی گفتن که این پرده مناسب چنین مکانهایی که درب خودکار باز و بسته میشه نیست، پس نصب نشده ::
:: نکته منفی: نکتهای که بود نمیدونستن راهحلی که انتخاب شده چیه! انگار گذاشتن ۲ تا بخاری برقی راه حل خیلی راحت و مستقیمی بوده و ایشون این کار رو به عنوان یک راه حل قبول نداشتن ::
:: نکته مثبت: این گروه از گروههایی بود که از اول پروژه با هماهنگی با مدرس مربوطه پیش میرفت، ذینفع بر تاثیری گذاری اذعان داشت و میگفت بچهها خوب درسشان را پس دادند ::
:: نکته منفی: اول صحبت که گفتم گویا بچهها با ۲۰ تا از خریدارهای شما صحبت کردن، یکم مکث کردن و بعد گفتن بله بله با چند نفری صحبت کردن، فکر کنم ۲۰ نفر نبوده ::
:: تعداد روزهایی که ایشان میگفتند دانشجو در آن بنگاه حضور داشته سه روز در هفته بوده که به خوابگاهی بودن و کلاسهایی که ایشان از شنبه تا چهارشنبه داشته، نمیخورد ::
:: بچهها تو پروژه نوشته بودن افزایش ۵۰ تنی داشتن ولی ایشون در صحبتهای خود گفتند فروش ما ۱۰۰ تا ۲۰۰ تن افزایش یافته و این یعنی تناقض که البته این هم از منظری یکم عجیبه که چطور فعالیت ۲ دانشجو باعث چنین افزایشی شده اونم این مقدار به تن ::
:: علیرغم تماسهای مکرر ایشون پاسخگو نبودن ولی بعد از پیگیریهای یکی از اعضای گروه موفق به صحبت با ایشان شدم که از شباهت فامیلی متوجه آشنا بودن ایشون با دانشجوی مذکور شده که خودشون هم گفتن که این دانشجو خواهرشون هستن و فروش کم در فصل سرما دغدغهای بوده که ناخوداگاه در ذهنشون جریان داشته و در نهایت تصمیم بر این گرفتن که پروژه درسیشون را همین موضوع انتخاب کنند ::
:: نکته مثبت: خیلی از راه حلهایی که در پروژه نوشته شده بود رو گفتن و میگفتن که به چه دلیل اجرایی نمیشد؛ مثلاً در رابطه با تغییر منو بود که میگفتن که به حوزه کاریشون نمیخوره و هزینه زیادی رو در بر میگیره. حضور یکی از دانشجویان در چند روز متوالی در بنگاه جهت بررسی از دیگر نکات مثبت بود ::
:: نکته جالب: من به یاد ندارم در پروژه راه حلی به عنوان تخفیف به دانشجوها رو به عنوان راه حل نهایی انتخاب کرده باشن چیزی که من متوجه شده بودم این بود که درست کردن پیج و وارد شدن در فضای مجازی راه حل نهایی بوده حتی عکس هم داشتن ولی ایشون میگفتن که همین تخفیف دادن به دانشجو ها خیلی خوب بوده و حتی مشتری ثابت هم پیدا کردن ::
:: در مورد پیج هم ایشون گفتند چون هم فضای مغازه زیاد خوب نیست و هم اینکه کسی نیست که مسئولیت پیج رو قبول کنه هنوز به کار نیوفتاده و میشه گفت مشتری هم از این طریق نداشتن ولی به آینده پیج ظاهراً امید دارند ::
:: نکته جالب: تا من گفتم من عکسایی رو دیدم که ظاهر تغییر کرده گفت اره جای فلان وسیله عوض شده و فضا بیشتر شده حتی از تنوع چیزایی که میخوان هم بیشتر شده!! به نظر این یعنی بچهها خودشون نگفتن و ایشون حالا یا حضوری و یا از شنیدهها متوجه شدن چون من حرفی از تغییر فلان وسیله نزدم ::
:: نکته عجیب: اما برای این گروه من با یکی از فروشندهها هم صحبت کردم، ایشون میگفتن که جابجایی البته تا حدی که ممکن بوده انجام شده است. مثلاً جابجا کردن فلان وسیله خیلی فضا رو تغییر داده و باعث شده حتی خود فروشندهها هم کمتر اذیت بشن و دسترسی هم راحتتر باشه. خودشون الان دیگه اونجا نبودند ولی به ظاهر با گفتن دانشجویان فعالی بودند، از کار آنها رضایت کلی داشتند اگرچه از تغییر میزان فروش اطلاع دقیقی نداشتند ::
:: اما نکته عجیب این مورد این بود که ایشون گفتن تا به حال اعتراضی نسبت به بد بودن فضا و چیدمان بد از طرف مشتریان نبوده و گویا دانشجویان خودشون به این نتیجه رسیدن که این موضوع میتونه مسئله پروژهشون باشه و دغدغهای است برای فروشندهها و مشتریان خاصشان ::
:: نکته منفی: خانم … فقط در این حد خبر داشت که بچهها اجازه گرفته بودن که پروژه رو اجرایی کنن و ایشان هم اجازه رو داده بود و با گفتنهای من کم کم یادشون اومد ::
:: در فاز اجرا و کنترل و ارزیابی به کلیاتی همچون «رضایت خوبی داشتند» اکتفا شده بدون اینکه برای آن شواهدی آورده شود ::
:: این مورد جز مواردی بود که طرف مقابل به شدت سرش شلوغ بود ولی از صحبتها متوجه شدم که مسئلهای که بچهها تو پروژه بیان کردن واقعاً دغدغه مهم طرف مقابل نبوده چون بعد از کلی تماس متوجه شدم که کسی که واقعاً کمککننده بوده چطور رفتار میکنه ولی ایشون زیاد راغب به صحبت نبودن و فقط صحبتهای من رو تایید میکردن ::
:: برای این گروه، من با ۲ نفر صحبت کردم که هر دو نفر به شدت راضی بودن ::
:: نکته مثبت: با آقایی که صحبت کردم میگفتن دانشجویان بالاسر کار بودند و با توجه به اینکه من پروژه رو مطالعه کردم و دیدم که روند کار و این که وسیلهها چطور تهیه شده رو نوشتن، این ۲ نفر هم همون موارد رو میگفتن و تناقضی نبود ::
:: خانمی که باهاشون صحبت کردم میگفتن بچهها از نیروهای مختلف سازمان میپرسیدن که آیا کار مورد استقبال بوده یا نه و هم اینکه یکی از دانشجویان شب یلدا حضور داشتن و استقبال مشتریان رو دیدن ::
:: نکته جالب: نکتهای که هر ۲ نفر بیان کردن و گویا مسئلهای بوده که به شدت مهم بوده این بود که هزینه اینکار به شدت کاهش یافته و مقدار زیادی از وسیلهها از خود آن محل تهیه شده ::
:: برای این مورد بچهها شماره کسی رو گذاشته بودند به عنوان کسی که برای پیگیری باهاش تماس گرفته بشه ولی من به اون زنگ نزدم؛ چون احتمال اینکه باهاش هماهنگ شده بود بیشتره، مستقیم زنگ زدم به شرکت که منشی وصل کرد به بخش اموزش ::
:: نکته مثبت: تو این تماس من حتی صحبت رو آنچنان شروع نکردم که طرف خودش خیلی چیزا رو گفت. مثلاً اینکه طوفان فکری برگزار کردن یا اینکه چند نفری رو به روشی که بچه ها گفتن استخدام کردن و … و این یعنی واقعاً بچهها تا حدی راه حلها رو اجرایی کردن و این چیزی بود که من کمتر تو تماسها بهش برخوردم و خیلی خوبه که مسئولین سازمان مربوطه یاد بگیرن که بعدها هم برای حل مشکلاتشون از تکنیکهایی مثل طوفان فکری استفاده کنن ::
:: نکته عجیب: همین یهویی شروع کردن بود! گویا از قبل خبر داشتن امکان پیگیری از سمت ما هست ::
:: نکته منفی: میشه گفت طرف آمار دقیقی از اینکه حالا چند نفر مراجعه کردن رو نگفت؛ در صورتی که من تو پروژه خوندم حدود ۳۰ نفر مراجعه کردن ::
:: جز تماسهایی که واقعاً طرف مقابل کامل توضیح دادن و گفتن که دانشجو چندباری رو حضوری رفته ولی بیشتر از طریق تلفن و پیام در واتساپ و تلگرام باهم در ارتباط بودند.
ایشون گفتند که وقتی مسئله باهاشون مطرح شده استقبال کردند و گفتند چند ذهن بهتر از یک ذهن است
:: نکته مثبت: از چیدمان جدید راضی بودن و میگفتن به نسبت قبلی دسترسی راحتتر شده و فضا بیشتری رو داریم تا محصولات بیشتری جا بدیم ::
:: نکته جالب: که ایشون راه حل موجود رو تایید میکردن و گفتن تا اینجای کار، کار ما رو راه انداخته ولی در کنار تاییده میگفتن که امکان داره فردا روزی این راه حل مشکلاتی رو هم داشته باشه چون به هر حال هر راه حلی مشکلات خاص خودش هم با خودش میاره ::
:: نکته منفی: اینکه میگفتن دانشجو به شدت استرس نمره داشته و یکم برای انجام کارها عجول بوده چون احتمالاً دیر شروع کرده ::
- عالی ()
- جالب ()
- مفید ()
- خسته کننده ()
- به درد نخور ()
چه جالب بود