گزارش کار دوره کارورزی دبستان (۲)

بسم الله الرحمن الرحیم

جلسه دوم: شنبه ۹۶/۰۷/۲۲

امروز با شوق و شهامت بیشتری وارد کلاس شدم و با بچه ها صمیمی تر شدم.

زنگ اول به نمازخانه جهت حل تمارین ریاضی با چندین معلّم رفتیم. در همین اثناء، دانش آموزی استفراغ کرد. هیچ کدام از معلّم ها نمی توانستند به او نزدیک شوند. من سریع از کیفم نایلون فریزر و دستمال کاغذی درآوردم و به سمت دانش آموز مورد نظر رفتم و به او کمک کردم و دست و صورتش را تمیز کردم تا بتواند بلند شود و به حیاط برود. معلّم ها ازین نحوه برخورد بنده، تشکر کافی نمودند.

بچه ها با استقبال زیادی از من خواستند که کنار آن ها بشینم و من رفتم و در جمع بچه ها نشستم. بعضی از آن ها سؤالاتشان را از بنده پرسیدند و من به صورت راهنمایی به آن ها توضیحات مفیدی دادم به طوری که مسائل مشابه بعدی را کاملاً تفهیم شده بودند و توانستند خودشان مسائل بعدی را بدون راهنمایی من حل نمایند. وقتی دیدم می توانند مسائل بعدی را با توجه به توضیحات قبلی من، به خوبی و به درستی حل کنند، در درون خود بسیار احساس شوق و لذت کردم.

با طریقه ی املای معمایی و نحوه ی تدریس هدیه های آسمانی با اجرای نمایش و بازی آشنا شدم.

یاد گرفتم دانش آموزانی که در دیکته زیاد غلط دارند، باید به آن ها گفت که خیلی لغات درستی هم نوشتند و از طریق یادآوری نوشتن لغات درست، آن ها را به تمرین بیشتر تشویق نمود؛ به خصوص دانش آموزانی که اعتماد به نفس پایینی دارند، حتماً باید این مسأله در مورد آن ها لحاظ شود.

مادر دانش آموزی به او گفته بود «اگر این دفعه در دیکته غلط داشتی، دیگر به خانه نیا»، و او به خاطر این مسأله داشت گریه می کرد. به علت ارتباط صمیمی ای که با دانش آموزان برقرار کرده بودم، دوست بغل دستی اش آمد و در گوش من این مسأله را مطرح کرد و من به او گفتم که به خانم فلانی (معلمشان) می گویم. وقتی به ایشان گفتم، ایشان او را صدا زد و در آغوش گرفت و به او گفت که مدرسه محل یادگیری است و اشکالی ندارد که انسان اشتباه کند. یاد گرفتم در این گونه مواقع باید این طور نسبت به دانش آموز عکس العمل نشان بدهم و از آن طرف هم با مادر او تماس بگیرم و به او بگویم که دخترش را به خاطر اشتباهاتش دعوا نکند!

امروز هم چنین یاد گرفتم که وقتی دانش آموزان از یکدیگر شکایت می کنند، باید آن ها را تشویق کنیم که خودشان با یکدیگر مسائل خود را حل کنند و بعد گزارش حل شدن مسائل را بیایند به ما بدهند و به خاطر حل کردن مسائل توسط خودشان تشویق شوند نه این که شکایت ها و دعواهایشان را نزد معلّم بیاورند.

با یکی از دانش آموزان که نپتونش را به دانش آموز دیگری جهت تمیز کردن موکت زیر نیمکتش نمی داد، صحبت کردم که وقتی دوستت از تو وسیله ای را می خواهد باید به او بدهی و خود را جای او بگذاری و او متقاعد شد و نپتونش را به او و حتی دانش آموزان بعدی هم داد.

دانش آموزان بعضی از تکالیفشان را سر کلاس انجام دادند و خودشان آمدند و پاسخ هایشان را جهت تصحیح، به بنده نشان دادند. من نیز غلط هایشان را به آن ها متذکّر و طریقه ی صحیح حل مسأله را به آن ها توضیح دادم.

امروز در پخش نذری و جاروبرقی کلاس نیز همکاری نمودم.

اسامی تمامی دانش آموزان کلاس را در طی دو جلسه به طور کامل یاد گرفتم.

در مجموع ارتباط و تعامل روح بخشی بود و به معلّمی برای این سن علاقه مند شدم.

قسمت های دیگر گزارش کار دوره کارورزی دبستان

 

این نوشته را چگونه ارزیابی می کنید؟
  • عالی 
  • جالب 
  • مفید 
  • خسته کننده 
  • به درد نخور 
فروشگاه محصولات ارگانیک اصیل آنلاین

این هم ببینید:

cropped تفاوت بین پروژه کارشناسی، پایان‌نامه ارشد و رساله دکتری 310x165 - تفاوت پروژه کارشناسی، پایان‌نامه ارشد و رساله دکتری در رشته مدیریت

تفاوت پروژه کارشناسی، پایان‌نامه ارشد و رساله دکتری در رشته مدیریت

در این یادداشت سعی شده است به تفاوت‌ پروژه کارشناسی، پایان‌نامه ارشد و رساله دکتری رشته مدیریت و هم‌چنین تفاوت رساله PhD و پروژه دوره DBA پرداخته شود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *