بسم الله الرحمن الرحیم
جلسه ششم: چهارشنبه ۹۶/۰۷/۲۶
در درس ریاضی، درس متقارن دوطرفه و چهارطرفه یادآوری و تدریس شد. دانش آموزان با استفاده از کاشی های کوچک و رنگی که در اختیار آن ها قرار داده شده بود، به ساختن اشکال متقارن پرداختند. در تصحیح شکل های متقارن ساخته شده توسط دانش آموزان به معلّم محترم، کمک نمودم. خلّاقیت دانش آموزان در ساخت اشکال متقارن، بسیار دیدنی و قابل توجّه بود.
دفاتر باقی مانده از جلسهی قبل را جلد نمودیم.
در زنگ فارسی، مبحث «بند» تدریس شد و به دانش آموزان کاربرگ هایی جهت به کار بردن فعل صحیح در آخر جملات و هم چنین سؤالاتی راجع به مبحث «بند» ارائه شد و بنده در تصحیح کاربرگ ها به معلّم گرامی کمک نمودم.
در درس املاء، املاء ذهنی تدریس شد. املاء ذهنی برای تقویت حافظه ی تصویری دانش آموزان است که ابتدا چند کلمه روی تخته نوشته می شود، دانش آموزان به این چند کلمه با دقّت نگاه می کنند و می توانند با لحن شعر، این کلمات را تکرار کنند و به خاطر بسپارند و بعد از چند دقیقه این کلمات پاک می شوند یا حجابی روی آن ها قرار داده می شود و دانش آموزان باید آن چه را که به ذهن سپردند، روی کاغذ بنویسند. دو راه پیشنهادی جهت حفظ کردن این کلمات: ۱- با لحن شعر این کلمات را خواندن و تکرار کردن؛ ۲- با این کلمات جمله ساختن.
املاء حروف رنگی، املائی است که در آن، تمام حروف به یک رنگ نوشته می شوند ولی فقط چند حرف مطرح شده در سؤال به صورت رنگی نوشته می شود. برای مثال اگر حرف مطرح شده حرف «ص» باشد، وقتی کلمه ی «تصمیم» را می نویسیم، تمام حروف آن مشکی و فقط حرف «ص» رنگی نوشته می شود. امروز در تصحیح املاءهای رنگی نیز کمک نمودم.
قبل از آمدن معلّم به کلاس، کمی کلاس داری هم تمرین کردم.
در نمازخانه برای نماز نشسته بودم که یکی از دانش آموزان کلاس چهارم به دوستش داشت می گفت که من استرس دارم چون امروز می خواهم تکبیر بگویم. به او گفتم الان تا بچه ها نیامده اند، جلوی من تمرین کن تا وقتی آن ها می آیند استرس نداشته باشی و او تمرین کرد و من هم او را تشویق نمودم. وقتی نماز جماعت برگزار و تمام شد و داشتم از نمازخانه خارج می شدم، دیدم از پشت کسی صدایم می زند. همان دانش آموز بود که به او گفته بودم جلوی من تمرین کن. گفت: خانم، شما معلّم هستید؟ گفتم: معلّم یار هستم. گفت: کلاس چندم؟ گفتم: سوم. لبخند زدیم و از هم جدا شدیم.