بسم الله الرحمن الرحیم
جلسه نهم: دوشنبه ۹۶/۰۸/۰۱
امروز بخش خوانی قرآن انجام شد.
محل نشستن دانش آموزان در امروز جا به جا شد. معلم محترم، نام دانش آموزان را روی میز آن ها می نوشتند و دانش آموزان باید دنبال نام خود می گشتند و جای نشستن خود را پیدا می کردند. این نحوه عملکرد معلم، برای دانش آموزان بسیار جذاب بود. معمولاً این کار، هر سه هفته یک بار انجام می شود.
در درس ریاضی، درس ساعت ها تکرار و تمرین شد و در تصحیح تمارین دانش آموزان کمک نمودم.
معلم محترم به دانش آموزان تذکر دادند که بازی با تبلت و گوشی، باعث از بین رفتن تمرکز می شود؛ لذا از بازی کردن با آن ها اجتناب کنند.
در زنگ فارسی، از دانش آموزان خواسته شد که صامت خوانی کنند؛ صامت خوانی یعنی با چشم مطالب کتاب را بدون خارج شدن صدا از دهان بخوانیم و سعی کنیم مطالب را متوجه بشویم. دانش آموزان پس از صامت خوانی، به سؤالات درک مطلب در قسمت بخوان و بیندیش، پاسخ دادند. در این زنگ، ضرب المثل «آشپز که دو تا شود، آش یا شور می شود یا بی نمک» که در کتاب آمده بود، به صورت نمایش در کلاس اجرا شد. در قسمت واژه آموزی کتاب نیز سؤالی مطرح شده بود که دانش آموزان باید جواب آن را به صورت واژه هایی در کتاب خود یادداشت می کردند؛ برای مثال: زمستان شما را یاد چه چیزهایی می اندازد؟ برف، سرما و… .
دانش آموزی که از تمام دانش آموزان شکایت داشت و شکایتش را با معلم مطرح کرد، معلم محترم، موقعیتی را برای او ایجاد نمودند تا دانش آموز شکایتش را خودش در جلوی جمع برای بقیهی دانش آموزان بیان کند. بعد معلم محترم شکایت به حق او را تأیید نمودند و از دانش آموزان خواستند تا با او همکاری نمایند.
در درس نگارش، تمرین کلمات متضاد، حل شد (مانند دروغگو و راستگو).
در درس مهارت های زندگی، به دانش آموزان گفته شد هر کسی به هر چیزی که علاقه دارد و ندارد را روی کاغذ بدون نام بنویسد و پس از آن که همهی دانش آموزان کاغذهای خود را تحویل دادند، نوشته های آن ها خوانده شد و دیگر دانش آموزان باید تشخیص می دادند که این خصوصیات متعلق به چه کسی است. در واقع دانش آموزان با این بازی، با مهارت خودآگاهی آشنایی پیدا کردند.
یاد گرفتم که وقتی دانش آموزی با داد زدن شکایت خود را به دانش آموز دیگر بیان می کند، به او تذکر می دهیم که به طریق بهتری هم می تواند ناراحتی خود را با او مطرح نماید.
وقتی دانش آموزی حسودی کرد و به معلم گفت که چرا فلان دانش آموز همیشه در درس ریاضی کنار شما می نشیند، معلم محترم دو کار هوشمندانه انجام دادند: اول این که برای همه خیلی منطقی توضیح دادند که به علت این که فلان دانش آموز به تنهایی نمی تواند مسائل خود را حل کند، باید مدتی کنار من بنشیند تا بتواند بهتر یاد بگیرد و وقتی یاد گرفت که تنهایی مسائلش را حل کند، او هم مثل شما دیگر کنار من نمی نشیند و خودش به تنهایی مسائلش را حل می کند. عملکرد دوم ایشان این بود که در اجرای نمایش برای درس، از آن دانش آموزی که حسودی کرده بود، استفاده کردند تا حس تبعیضی که در او به وجود آمده بود، با انتخاب شدن او برای اجرای نمایش از بین برود.