بین علاقه مندی به خود -یعنی اولویت دادن به منافع خودتان- و علاقه مندی به اجتماع -یعنی ملاحظه کردن منافع دیگران- تفاوت قائل شوید. این دو با یکدیگر تعارض جدی ندارند چون میتوانید هر دو را تا حد زیادی داشته باشید ولی اگر یکی را به صورت افراطی به دیگری ترجیح بدهید، مشکل پیدا خواهید کرد. اگر فقط در فکر …
بیشتر بخوانید »مقصر ناراحت شدنم، فقط خودم هستم!
با توقعات مطلق گرایانه تان به سه شکل (یا بیشتر) باعث ناراحتی خودتان میشوید. این سه شکل عبارتاند از: نباید گرفتار شوید، باید بتوانید جلوی گرفتاریها را بگیرید و با آنها کنار بیایید و دیگران باید در گرفتاریها به شما کمک کنند. به طور کلی به این سه شکل میتوانید خودتان را ناراحت کنید؛ سه شکلی که باعث میشوند از …
بیشتر بخوانید »متوقف کردن باید اندیشی!
هروقت احساس و عمل مخربی داشتید، حدس بزنید که بایدهای مطلق هشیار و ناهشیارتان مولد آنها بودهاند. به احتمال زیاد اصرار دارید که برخی از تمایلات و گرایشات شدیدتان که خوب و شایستهاند حتماً باید ارضا شوند. به بیان دقیق تر، احتمالاً یک یا چند مورد از این بایدها را دارید: (۱)«من باید کارها و طرحهای مهم را خوب انجام …
بیشتر بخوانید »پیرامون شرم!
من در دهه ۱۹۶۰ فهمیدم دو احساس شرم و دستپاچگی، ریشه اصلی بسیاری از اختلالات انسان هستند… دلیل شرم نیز همین ملامت خود است. شما میخواهید کاری را خوب یا کاملاً خوب انجام بدهید ولی نمیتوانید طبق توقعتان عمل کنید. همچنین ممکن است دیگران شاهد بی کفایتی شما باشند، یا تصور میکنید شاهد بی کفایتی شما هستند. در نتیجه خودتان …
بیشتر بخوانید »تفاوت گرایش با توقع!
حال ببینیم گرایش و توقع چه فرقی باهم دارند؟ برای روشن تر شدن بحث، به یکی از گرایشهای بنیادی و متداول اشاره میکنم که شما و دیگران دارید: خیلی دوست دارم به هدفهای مهم خودم برسم (مثل کار، تحصیل، رابطه با دیگران، ارضای جنسی و ورزش) و دیگران تأییدم کنند. ولی وقتی این گرایش را به یک توقع مطلق، جزمی …
بیشتر بخوانید »بازنگری و وارسی ادارک های منفیتان از گرفتاریها
اگر از کسانی که «عمداً » با شما «غیرمنصفانه» رفتار میکنند خشمگین میشوید میتوانید برای کاهش سریع خشم خود به طریق زیر به آنها نگاه کنید: میتوانید بگویید آنها «اتفاقاً» با شما غیرمنصفانه برخورد کردهاند نه «عمداً». میتوانید بگویید آنها در واقع میخواستهاند با شما «منصفانه» رفتار کنند ولی نتوانستهاند. میتوانید بگویید فکر میکردهاید رفتارشان «غیرمنصفانه» است ولی بعداً فهمیدهاید …
بیشتر بخوانید »یک راه بهتر شدن!
دقیقترین راه بهتر شدن این است که قبول کنید تا حدودی خودتان احساس کردن و رفتار کردن مخربتان را ایجاد میکنید و میسازید. این احساس کردن و رفتار کردن مخرب را نیز با اصرار ورزیدن بر این نکات ایجاد میکنید: من حتماً باید خوب عمل کنم، دیگران حتماً باید ملاحظهی مرا بکنند و شرایط زندگی من حتماً باید خوب باشد. …
بیشتر بخوانید »حکومت بایدها!
کارن هورنای روانکاو، به طور تلویحی «حکومت بایدها» را علت اصلی تفکر نامعقول میدانست ولی رفتاردرمانی عقلانی هیجانی از دیدگاههای هورنای فراتر میرود و میگوید اگر میتوانستید در محدوده گرایشها و تمایلات خود بمانید و گرایشها و تمایلات خود را به بایدها تبدیل نکنید، خیلی کم میتوانستید خودتان را ناراحت کنید…! ظاهراً بایداندیشی مسئول بخش اعظم ناراحتیهای انسان است – …
بیشتر بخوانید »نسبی بودن سود و زیان!
همیشه تحقق و عدم تحقق خواستههایتان سود و زیانی دارد. حتی اگر بی هیچ تلاشی به چیزی برسید – مثل بردن جایزه لاتاری با بلیطی که کس دیگری آن را به شما داده است – هم متحمل ضررهایی خواهید شد. به عنوان نمونه ممکن است دیگران به شما حسادت کنند و از شما متنفر شوند. ممکن است عادتهای بدی در …
بیشتر بخوانید »اصرار ورزیدن بر انجام امور؛ خوب یا بد؟!
سعی کردن برای انجام کامل یک کار و ترجیح دادن آن خوب است و میتواند سرمنشأ کارهای چشمگیری شود. اما اصرارورزیدن روی آن هم میتواند چنین نتایجی در پی داشته باشد؟ با این کار فقط اضطراب «محض» ایجاد میکنید! منبع: الیس، آلبرت (۱۳۹۱)، احساس بهتر بهتر شدن بهتر ماندن، مترجم مهرداد فیروزبخت، تهران: خدمات فرهنگی رسا. ص۱۶۲. این نوشته را …
بیشتر بخوانید »