🗯 تصور کنید یک روز صبح زود که از خواب بیدار می شوید، پر از شور و شوق هستید. احساس خوبی دارید. شاد و سرشار از انرژی هستید تا روزتان را آغاز کنید.
💬 بعد موقع صبحانه با همسرتان دعوا می کنید و سیلی از عواطف ناخوشایند شما را در بر می گیرد. عصبانی می شوید و در احساس خشم مقدار زیادی از اقتدار شخصی خود را تلف می کنید. پس از دعوا احساس می کنید که خالی شده اید و فقط دلتان می خواهد بروید گریه کنید. در واقع به قدری خسته هستید که به اتاق تان می روید، از حال می روید، و سعی می کنید بهبود پیدا کنید. تمام روز را غرق در عواطف ناخوشایند سر می نمایید. انرژی کافی برای بیرون رفتن ندارید و تنها چیزی که می خواهید، فاصله گرفتن از همه کس و همه چیز است.
🕗 ما هر روز با مقداری انرژی روانی، عاطفی و جسمی از خواب بر می خیزیم و این انرژی را طی روز مصرف می کنیم. اگر به عواطفمان اجازه دهیم که همه انرژی ما را مصرف کنند، دیگر انرژی ای برای تغییر زندگی یا نیرو دادن به دیگران نخواهیم داشت. چگونه دیدن جهان بستگی به عواطفی دارد که احساس می کنیم.
🔺وقتی عصبانی هستیم، همه چیز به نظرمان غلط و نامطلوب می رسد، هیچ چیز سر جای خودش نیست. همه چیز را سرزنش می کنیم، حتی هوا را! چه بارانی باشد و چه آفتابی، خوشایند ما نیست.🔻
▫️وقتی غمگین هستیم، همه چیز در اطرافمان غم انگیز می شود و ما را به گریه می اندازد. به درخت ها نگاه می کنیم، احساس اندوه به ما دست می دهد؛ باران را نگاه می کنیم، و همه چیز اندوهگین به نظرمان می رسد. شاید آسیب پذیر شده ایم و نیاز داریم که از خود محافظت کنیم، چون نمی دانیم در چه لحظه ای ممکن است مورد حمله قرار بگیریم. به هیچ چیز و هیچ کس اعتماد نداریم. همه ی این ها به این دلیل است که با چشمان ترس به دنیا می نگریم! ▫️
✨ ادامه دارد …
🖇 پینوشتها:
۱- منبع:
📌 روئیز، میگوئل (۱۳۹۳)، چهار میثاق: کتاب خرد سرخپوستان تولتک (نسخه الکترونیکی اصلی)، ترجمه دل آرا قهرمان، تهران: ذهن آویز. صص ۱۰۵-۱۰۶.
۲- خلاصه فوق مختصر (😉!) کتاب رو میتونید از اینجا مشاهده کنید.
۳- درباره نویسنده ✍🏼 (Don Miguel Ruiz):
🔹دون میگوئل روئیز در خانواده ای از شفاگران به دنیا آمد، و در یکی از روستاهای مکزیک تحت تربیت مادری شفاگر و پدر بزرگی شمن یا ناوال بزرگ شد. اعضای خانواده امیدوار بودند که او سنت صدها ساله شفاگری و معلمی را ادامه دهد و دانش مکنونه تولتک ها را گسترش داده، به نسل های بعد منتقل کند. اما میگوئل که جذب زندگی متجدد شده بود، ترجیح داد به دانشکده پزشکی برود. او تحصیلات پزشکی را به پایان رسانید و در جراحی تخصص گرفت.
🔸در آغاز دهه ی هفتاد میلادی، یک شب دیروقت پشت فرمان اتومبیلش به خواب رفت. اتومبیل واژگون شد و با دیواری برخورد کرد. او ناگهان بیدار شد و در حالی که سعی می کرد دوستانش را از خطر نجات دهد، متوجه شد که از جسم فیزیکی خودش بیرون آمده است. این تجربه نزدیک به مرگ زندگی او را متحول کرد. بر اثر ضربه حاصله از این تجربه، او آغاز به طرح پرسش هایی از خویشتن کرد و برای یافتن پاسخ ها به تمرینات شدیدی در جهت کسب مهارت در خرد باستانی اعقاب خویش پرداخت. نخست مادرش استاد او بود و سپس یکی از شمن های قدرتمند صحرای مکزیک آموزش وی را به عهده گرفت. پدر بزرگش که در آن زمان از جهان رفته بود، از طریق رویاهایش تعالیمی به وی داد.
۴- نقد و بررسی 📝 چهار میثاق در شمنیزم تولتک به قلم محمدتقی فعالی از اینجا قابل دسترسی است. [⚠️پیشنهاد می کنم اگر حوصله خوندن کتاب رو ندارید مطلب زیر را از ابتدا و اگر کتاب رو خوندید و دنبال نقدی متناسب با فرهنگ ما هستید، مطلب زیر از قسمت تحلیل و بررسی مطالعه کنید⚠️]
۵- خرید و دانلود نسخههای الکترونیکی 📲 و صوتی 🎵 کتاب.
۶- خرید نسخه فیزیکی کتاب از آدینه بوک و دیجی کالا.
۷- در نهایت اینکه نسخه الکترونیکی اصلی این کتاب رو رفیق خوبم آقای شاهین شاکری، همبنیانگذار و عضو هیات مدیره مدیران ایران به من هدیه داد که دمش گرم باد!☺️
سلام.ممنون بابت مطالب خوبتون.وب خیلی خوبی دارید
کتاب فردا بر پایه تحقیقات جامع علمی و بر پایه تجربیات موفق پروژههای بزرگ دنیا در این حوزه پیاده سازی شده است.
این سیستم توسط یک مجموعه تخصصی نشر و پخش کتاب با عنوان انتشارات کتاب دانشگاهی به فعالیت میپردازد و از اینرو با مراکز و مؤسساتی که به صورت غیر تخصصی وارد حوزه کتاب شدهاند تفاوت دارد.
در کنار خدمات خرید و فروش کتاب، توزیع کتب منتشر شده ناشران و مؤلفان و مترجمان نیز به عنوان یکی از فعالیتهای تخصصی کتاب فردا مطرح است